برگه:Karimsanjabi.pdf/۸۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۹ –

سازمان برنامه را ما بعد از چندین روز مذاکره و تعیین خطوط اصلی آن به شعباتی تقسیم کردیم مانند قسمت فرهنگی، قسمت بهداری، قسمت راهسازی، قسمت کشاورزی، قسمت ارتباطات، قسمت بازرگانی، قسمت صنایع و غیر. در هر یک از این شعبات یک یا چند نفر از اعضای شورای عالی که مسئول بررسی و تهیه‌ی برنامه‌های مربوطه بودند. بنده مسئول تهیه اولین برنامه‌ی صنعتی شدم. علاوه بر یکی دو نفر از خود همان هیئت اصلی که با من همکاری میکردند، چندین نفر از مهندسین سرشناس و کارشناسان امور صنعتی ایران را دعوت کرد. از جمله آنهائی که به خاطرم هست، مرحوم مهندس علی زاهدی بود. ما مشغول مطالعاتی راجع به توسعه‌ی صنایع ایران شدیم مثلاً درنظر گرفتیم که ما فعلاً چه صنایعی داریم و این صنایع موجود تا چه میزان مصارف داخلی ما را تأمین میکند و به چه ترتیب میتوانیم آنها را تا حد خودکفائی برسانیم. مانند صنایع نساجی، صنعت قند و صنعت سیمان و غیره. بعد به فکر صنعت ذوب آهن و صنایع دیگری که امکان دایر کردن آن در برنامه‌ی اول بود، افتادیم و طرحی اجمالی تهیه کردیم.رفقای دیگر هم در قسمت‌های دیگر کشاورزی و بهداری و ارتباطات و راهسازی و فرهنگ و غیره برنامه‌هائی تدوین کرده و بر روی هم یک کتابی در حدود پانصد یا ششصد صفحه تهیه شده بود که از جمله پیش‌بینی تأسیس یک شرکت ملی نفت بود. بعد از آنکه علی امینی، نمیدانم به چه جهتی از آن کار برکنار شد، دکتر مشرف نفیسی از طرف دولت انتخاب و سرپرستی این کار را بر عهده گرفت و در همین زمان بود که دو هیئت از آمریکا برای مطالعه این برنامه به ایران آمدند. یک هیئت اول آمد. چند روزی ماندند، مطالعاتی کردند و رفتند و رویهمرفته غیر از تعارف چیزی نشان ندادند. هیئت دومی که وارد شد به نظرم همان هیئت ماوراءالبحار بود. نکته جالبی که باید بگویم این است که این هیئت قریب بیست روز یا دو هفته در ایران ماندند. آنها افراد متعددی بودند که در رشته‌های مختلف تخصص داشتند. برای ارتباط با هر یک از آنها در هر رشته یک یا دو نفر از شورای عالی برنامه برگزیده شدند. یکی از آنها که میخواست در امور حقوقی و قوانین لازم مربوط به اجرای برنامه مطالعاتی بکند، خواسته