برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۱۰۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

است، شهد‌الله غیر از تغییر الفبا و ترک کتب قدیمه، هیچ نوع اقدامات بالغهٔ وطنپرستان و مذهب دوستان، یا قوت و کفایت تهیه جنگ و سرباز و توپ و تفنگی، پیشبندی نشر نصرانیت و انقراض اسلام را قادر نباشد؛ و مسئولیت تعویق اجرای او در محضر خدا و رسول و مظهر ملت فقط به عهدهٔ روحانیان اسلام است و بس.

در این بین آقا قهوه خواست. آوردند، خوردیم. چند نفر از شهر تازه وارد شدند، دست آقا را بوسیدند. یکی جوان بود. آقا روی او را بوسید، در پهلوی خود نشاند، احوال مادرش را پرسید. معلوم شد خواهرزادهٔ آقاست؛ اسمش میرزا علی اکبر. خیلی مقبول و مؤدب به نظر آمد. آقا از یکی پرسید در شهر چه خبر است؟ گفت منتظر ورود حجت خدا هستند. نه تنها مردم، به خدا درودیوار شهر در غیبت چهارماههٔ شما می‌گریست. آقا فرمود مرحبا! چون در آیینهٔ محبت شما هجرت من این طور جلوه نموده، قسم شما متعلق به مصداق ذهنی و صحیح است.

آقا از من پرسید که جناب مهندس باشی، شنیدم حالا سفاین در ناف بحار از دویست فرسخ مسافت به واسطهٔ اسباب جدیده‌الاختراع می‌توانند با سواحل مخابره نمایند، اگر مشرف غرق و خطرند استمداد کنند وگرنه نقاط سکون و عبور خود را اطلاع بدهند. این فقره صحیح است؟ اگر معلومات او را دارید مرا حالی نمایید. گفتم: «مارکون[۱]» نام جوان بیست و دو ساله ایتالیایی، چهار سال قبل در کارخانهٔ اسباب تلغراف سازی لندن دستگاه جدیدی اختراع نمود که با آن اسباب (آپارات)، بی واسطهٔ سیم ممتد، میان دو نقطهٔ مأموله[۲] می‌توان مخابره نمود. الان


  1. مارکونی مخترع ایتالیایی از ۱۸۷۴ تا ۱۹۳۷ زندگی می‌کرده. در سال ۱۸۹۵ با استفاده از امواج الکترومغناطیسی هرتز تلگراف بیسیم را اختراع کرد.
  2. مورد نظر، آرزو شده.
۱۰۴