برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۴۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۳۰
خیام
 

اثر خود بنام (عمر خیام)[۱] در تفسیر یکی دیگر از رباعیات خیام خود را خیلی بزحمت انداخته و سرانجام بعجز خویش از ادراک مفهوم آن اعتراف کرده و میگوید:–

«لااقلّ، یکبار، عمر خیام، اعتقاد خود را بگردش زمین گرد محور خود در یک رباعی بیان کرده و آن اینست:–

«این چرخ فلک که ما درو گردانیم،
فانوس خیال ازو شعاعی دانیم؛
خورشید چراغ دان و عالم فانوس،
ما چون صوریم کاندرو حیرانیم»[۲]

«در اینجا زبان فارسی برای ترجمه مشکل است. دو مصراع اوّل با دو فعلی که معنائی مخالف یکدیگر دارند، خاتمه مییابند. مفهوم مصراع اوّل را بکلّی در نمییابیم؛ لیکن با مفهوم مصراع دوّم آشنائی داریم. منظور عمر، ظاهراً، این بوده‌است که در چرخ و فلک حیران هستیم و قصد او از چرخ فلک صفحهٔ منطقه البروج است. البتّه، معنی (فانوس) روشن است»

«فهم مصراع سوّم خالی از اشکال است؛ همه مترجمان خیام موافقت دارند که مقصود از خورشید روشنی است یا شمع یا چراغ؛ در صورتی که خاک تیرگی است. من از خود میپرسم که آیا مقصود از کلمه (عالم) فارسی مجموع دنیاست که زمین نیز

قسمتی از آنست اگر بطوریکه من گمان میکنم، مقصود عمر، همهٔ (عالم کون) بوده


  1. این اثر آقای هارولدلمب را آقای دکتر محمدعلی اسلامی بفارسی ترجمه کرده و از طرف مؤسسهٔ مطبوعاتی (امیر کبیر) چاپ و منتشر شده است.
  2. این رباعی در نسخهٔ حاجی حسین‌آقا نخجوانی چنین است:–
      «این چرخ فلک که ما درو حیرانیم،  
      فانوس خیال ازو مثالی دانیم؛  
      خورشید چراغ دان و عالم فانوس،  
      ما چون صوریم کاندرو گردانیم».