خیام و شعر
شعر، که شاید ظریفترین و نفیسترین نوعی از انواع هنرهای زیباست، بواسطهٔ جاذبهای که در آنست، همیشه طالبان زیادی داشته و دارد و مردم شائق شنیدن و خواندن و حفظ کردن و داشتن نسخ دفترها و دواوین آن بوده و میباشند و بزرگان و سرشناسان هر قوم رغبت خاصّی بشعر داشته ومایل معاشرت و مصاحبت با شعرای سخنور بذله گو بوده و در حمایت و تربیت آنان میکوشیدهاند و بدین وسیله میخواستهاند که در ضمن اشعار شعرا، ذکری از ایشان رفته باشد؛ تا سبب شهرت و موجب بقاء نام و نشان آنان گردد.
شعرا، در دربارهای خلفا و سلاطین، مانند وزیران و دبیران و ندیمان، مقام ارجمندی داشتهاند. خلفاء مقتدر و سلاطین بنام، توجّه مخصوصی بتربیت و تشویق آنان مبذول داشته، از مدایح و قصاید آنان برای ترویج مقاصد خود استفاده میکردهاند و شاعران درباری، درواقع، وظایف مدیران جراید ارکان دولت و تشکیلات تبلیغاتی امروزه را انجام میدادهاند و بدین جهات، کالای گرانبهای شعر خریداران بذّال زیادی داشته و صنعت شاعری، در عین آنکه هنری زیبا بوده پیشهٔ سودمندی گردیده و بسیاری از شاعران سخنور، این صنعت ظریف و شریف را حرفهٔ خود قرار داده و با آن ارتزاق و امرار معاش میکردهاند و برای جلب توجّه و ارضاء خاطر ممدوحان خود، غالباً، مبالغات خارقالعاده و اغراقات محیّرالعقول نموده و گاهی هم برخی از آنان، مقام ارجمند این هنر شگرف را بپایهٔ تملّق و چاپلوسی و حتّی دریوزه و تکدّی تنزّل دادهاند؛ تا آنجا که عدّهای از معروفترین و مشهورترین آنان که برای خود سمت پیشوائی و راهنمائی قائل بودهاند، از این افراط کاری و زیاده روی. همگنان بستوه آمده آغاز شکایت و انتقاد نمودهاند.
اوحدالّدین انوری ابیوردی که خود سرآمد قصیده سرایان است، در قصیدهای