برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۲۸۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۲۷۶
خیام
 

  «انّما هذه المذاهب اسبا ب لجذب الّدنیا الی الّرؤسا»  

«در حقیقت، این مذهبها اسباب و آلات کشانیدن دنیاست بسوی روسا»

بعقیده او، خدا هم دستخوش جاه طلبان قرار گرفته و این عقیده خود را چنین بیان میکند:–

  «قالت معاشر لم یبعث الهکم الی البریة عیساها ولاموسا  
  وانما جعلوا الّرحمن مأکلة وصیّر وادینهم للملک ناموساً  
  ولو قدرت لعاقبت الّذین بغوا حتّی یعود حلیف الغیّ مغموساً  

«مردمانی گفتند که عیسی و موسای مردم را خدای شما بسوی آنان نفرستاده است و جز این نیست که خداوند بخشنده را ناندانی خود قرار دادند و دین‌شانرا هم قانون و قاعدهٔ مملکتداری گردانیدند و چنانچه قدرتی داشتم؛ تعقیب میکردم آنانرا که ستم نمودند تا آنجا که دستیاران ضلالت محو و نابود می‌گشتند».

بالاخره، بیزاری ابوالعلاء از ادیان بجائی کشیده که از دعوت مردم بعصیان نیز پروائی ننموده و میگوید:–

  «افیقوا.. افیقوا، یا غواة، فانّما دیاناتکم مکر من القدماء؛  
  ارادوا بها جمع الحطام و ادرکوا و ماتوا و دامت سنّة اللئماء  

«برخیزید، برخیزید، ای گمراهان، دین شما جز دام حیله و مکر پیشینیان نبوده است. بوسیله آن خواسته‌اند که حطام دنیا را جمع آوری کنند و بدین مقصود خود رسیده و مرده‌اند و این بدعت را بیادگار گذاشته‌اند و بالّنتیجه این سنّت آن لئیمان دوام یافته است».

او، از طایفهٔ صوفیّه نیز صرف نظر نکرده و درباره آنان گفته است:–

  «اری جیل التصّوف شرّ جیل؛ فقل لهم واهون بالحلول:  
  «اقال الله حین عبد تموه کلوا أکل البهایم و ارقصو الی».  

«می‌بینم طایفه صوفیّه را بدترین طوایف؛ پس بگو بآنان و خود را راحت کن که آیا خدا گفته است که بخورید مانند بهایم و برقصید برای من!..».