این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۲۰
خیام
۷ – ۲۰۰ حج
عاشق همه ساله مست و رسوا بادا، | دیوانه و شوریده و شیدا بادا، | |||||
در هشیاری غصّهٔ هر چیز خوریم، | چون مست شدیم؛ هرچه بادا بادا. |
۸ – ۱۴۸ حج – ۳ رز
عاقل بچه امید در این شومسرا[۱] | بر دولت او دل نهد از داد خدا[۲]؟!. | |||||
هر گاه که خواهد که نشیند بر جای[۳] | گیرد اجلش دست که برخیز بپا.[۴] |
۹ – ۲۸۰ حج – ۴ رز. بو
قرآن که همه[۵] کلام خوانند او را، | گه گاه؛ نه بردوام خوانند او را؛ | |||||
بر گرد[۶] پیاله آیتی هست مقیم | کاندر همه جا مدام خوانند او را. |
۱۰ – ۸ کم – ۶ رز
گر چند که روی و موی[۷] زیباست مرا، | چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا؛ | |||||
معلوم نشد که اندرین گلشن دهر[۸] | نقّاش ازل بهر چه آراست مرا. |
۱۱ – ۲۰۲ کم – ۱ رز – ۳ بو
گر می نخوری[۹] طعنه مزن مستانرا، | از دست بهل[۱۰] تو حیلت[۱۱] و دستانرا، | |||||
تو غرّه از آنی که ننوشی می ناب؛[۱۲] | صدکار کنی که می غلامست آنرا.[۱۳] |
۱۲ – ۷ رز
چندان بخورم شراب کاین بوی شراب | آید ز تراب؛ چون شوم زیر تراب، | |||||
تا بر سر خاک من رسد مخموری؛ | از بوی شراب من شود مست و خراب. |
- ↑ رز – کهنه سرا.
- ↑ رز – نهد دل از بهر خدا.
- ↑ رز – از پا
- ↑ رز – بالا بنما.
- ↑ رز – بهین، بو – مهین.
- ↑ بو – خط.
- ↑ رز – هرچند که رنگ و روی.
- ↑ رز – که در طربخانهٔ خاک.
- ↑ رز و بو – تا بتوانی.
- ↑ رز – بنیاد مکن.
- ↑ رز و بو – حیله.
- ↑ رز – تو غره مشو بدانکه می می نخوی.
- ↑ این بیت در بو چنین ضبط شده:–
«گر ز آنکه بعمر خویش خواهی آسود؛ یک لحظه مده ز دست مر پستانرا»