این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
رباعیات خیام
۳۵۵
۲۵۴ – ۲۸۸ حج
عالم اگر از بهر تو میآرایند؛ | مگرای بران که عارفان نگرایند. | |||||
بسیار همی روند و بسیار آیند، | بربای نصیب خویش؛ کت بربایند. |
۲۵۵ – ۹ ئف
عالم همه اندر تک و اندر پویند | وز بیخبری دیده بخون میشوند. | |||||
چون دست بسرّ کار در می نشود؛ | از عجز دروغهای خوش میگویند. |
۲۵۶ – ۴۶ حج – ۱۲۹ رز – ۷۱ بو
عشقی که مجازی بود، آبش نبود. | چون آتش نیم مرده تابش نبود. | |||||
عاشق باید که سال و ماه و شب و روز | آرام و قرار و خورد و خوابش نبود. |
۲۵۷ – ۲۱۳ حج – ۱۳۱ رز
عید آمد و کارها نکو خواهد کرد؛ | چون روی عروس. | |||||
ساقی می لعل در سبو خواهد کرد؛ | چون چشم خروس. | |||||
افسار نماز و پوزه بند روزه، | یکبار دگر، | |||||
عید از سر این خران فرو خواهد کرد؛ | افسوس افسوس!.. |
۲۵۸ – ۳۱۳ حج – ۱۳۲ رز
فردا که جزای شش جهت خواهد بود، | قدر تو بقدر معرفت خواهد بود. | |||||
در حسن صفت کوش؛ که در عرصهٔ عصر[۱] | حشر تو بصورت[۲] و صفت خواهد بود. |
۲۵۹ – ۲۳۹ حج
فردا که نصیب نیک کیشان بخشند، | قسمی بمن رند و پریشان بخشند؛ | |||||
گر نیک بوم مرا از ایشان شمرند | ور بد باشم مرا بدیشان بخشند. |