آن علم الهی است که جز او مر آن را کسی ندانست. و ما از خدای تعالی توفیق خواهیم بر تألیف کتابی اندر ردّ مذهب محمّد زکریّا، و جملگی اقوال آن [۱]اندران جمع کنیم بعد ازانکه مرکتب او را که اندر این معنی کرده است چند بار نسخه کردهایم و ترجمه کرده به تفاریق، مر بنیادهای مذهب او را به ردّهای عقلی ویران همیکنیم اندر مصنّفات خویش.
۴) و ممکن نیست که ملکِ صانع عالم جسمی که خلل اندرو ظاهر است بینهایت باشد؛ و این سخن بی تمیز انست که از یکدیگر بتقلید بپذیرند چنانکه خداوندِ کتاب ارواح و املاک[۲] گرفته است مراین سخن را به تقلید از حکیم ایرانشهری که مؤلّف کتاب جلیل[۳] است براین معنی....
ثالثاً صاحب بیانالأدیان که در اواخر قرن پنجم کتاب خود را نوشته است در باب پنجم (چاپ دانشپژوه در فرهنگ ایرانزمین جلد دهم ص ۲۸۲ و مابعد) جزءِ کسانی که مدّعی آوردن دین تازه بودهاند الایرانشهری را یاد کرده (ص ۳۰۶ تا ۳۰۷) و گفته است: این مرد محمّدبن محمّدالایرانشهری بود و دعوی نبوّت کرد در عجم، و چیزی جمع کرد به پارسی و گفت این وحی است که به من آمده است به جای قرآن به زبان فرشتهای که نام او هستی است همچنانکه حضرت محمّد(ص) رسول عرب بود من رسولِ عجمم و بدین آیه حجّت کرد که