این برگ همسنجی شدهاست.
جنون
دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که میرسد از راه
ِیا نیازی که رنگ میگیرد
در تن شاخههای خشک و سیاه
دل گمراه من چه خواهد کرد
با نسیمی که میتراود از آن
بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
لب من از ترانه میسوزد
سینهام عاشقانه میسوزد
پوستم میشکافد از هیجان
پیکرم از جوانه میسوزد
هر زمان موج میزنم در خویش
میروم، میروم به جایی دور
بوتهٔ گُرگرفتهٔ خورشید
سر راهم نشسته در تب نور
من ز شرم شکوفه لبریزم
یار من کیست، ای بهار سپید؟
گر نبوسد در این بهار مرا
یار من نیست، ای بهار سپید