۳
اشاره شد که چه در ده و چه در مزارع اطراف آن – تنها آبی که در دسترس اهالی است آب چشمهها است. تقریباً در مرکز ده روبروی در حسینه چشمهٔ بزرگی هست که بیش از دو سنگ آب میدهد. هیچکس از این آب نمیخورد. اما اطراف چشمه را کندهاند و سنگ چیدهاند و چالهٔ بزرگی بوجود آوردهاند که محل شستشوی ظرف و لباس و فرش اهالی است. گاو و گوسفندهای خود را هم در آن میشویند حتی برای شستن مردههای خود نیز از آن استفاده میکنند. تنها حوضی که در تمام ده میتوان سراغ کرد همین است. آب آن پس از اینکه از چند باغ گذشت برودخانه میافتد و میرود. از این بزرگتر آب «کهریز» است. بفتح کاف و حذف هاء در موقع تلفظ. چشمههای دیگر هرکدام آنقدر آب دارند که مزرعهٔ کوچکی را سیراب سازند و یا آب آشامیدنی خانوادهای را تأمین کنند. اما کهریز بیش از شش سنگ آب دارد. گرچه قناتی در کار نیست ولی پیداست که «کاریز» به صورت کهریز درآمدهاست.از کوههای شمال شرقی و درههای آن جویی بطرف