برگه:Owrazan - Jalal Ale Ahmad.pdf/۶۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

چخماخ – چخماق. caxmáx

چرخه – چرخ ریس. carxa

چرخه‌زی – زه چرخ ریس. carxa-zi

چرنل – جوهر – مرکب رنگین. cernel

چرم – چارخ. چارق. carm

چکبند – شکسته‌بند. cakband

چل – چرخ. بخصوص بچرخ آسیاب اطلاق میشود. cel

چموش – کفش چرمی، ارسی. camush

چو – چوب. cu

چوچک – گنجشگ. cucek

چوقا – یک نوع پارچهٔ پشمی زمستانی. cuqá

خالک – خاله. xálok

خان – تخته‌ای که پایهٔ کوتاهی دارد و خمیر را روی آن پهن می‌کنند xán

خجیر – خوب. xojir

خربن – زمینی که خرمن را در آن بپا میکنند، خرمن‌گاه. xarbon

خسته – هستهٔ میوه. xasta

خمس – علف کوهی است که نخود وحشی دارد xomos

خوآر – خواهر. xuár

خوینه – کپهٔ گندم خردشده و آماده برای باددادن. xuina

خوتی‌بن – خوابیدن. xotiian

خیوه – پاروی ساخت محل: چوبی را کج میکنند و روی آن پوست

۶۵