این برگ همسنجی شدهاست.
53
OMAR KHAYYAM
۷۵
آن باده که قابلِ صُوَرهاست بذات | ||||||
گاهی حَیَوان همی شود گاه نبات | ||||||
تا ظن نبری که هست گردد هیهات | ||||||
موصوف بذاتست اگر نیست صفات |
۷۶
از آتشِ این طائفه جز دودی نیست | ||||||
وز هیچ کسم امیدِ بهبودی نیست | ||||||
دستی که ز دستِ چرخ بر سر دارم | ||||||
در دامنِ هر که میزنم سودی نیست |
۷۷
آنکس که بجملکی ترا تکیه بروست | ||||||
گر چشمِ خرد باز کنی دشمنت اوست | ||||||
آن به که درین زمانه کم گیری دوست | ||||||
با اهلِ زمانه صحبت از دور نکُوست |
75.Bl. C. L. N. A. I. J.On this Bl. notes "The Arabic form hayawán is required by the metre."And suwar is the Arabic plural, used as a singular.Bl. Prosody 5.Wine means the divine "Noumenon.
76.Bl. C. L. N. A. I. J.Scan tayĭfa.
77.Bl. C. L. N. A. I. J.The MSS. transpose the lines.