این برگ همسنجی شدهاست.
109
OMAR KHAYYAM
۱۵۹
تا یار شرابِ جانفزایم ندهد | ||||||
صد بوسه فلک بر سر و پایم ندهد | ||||||
گویند که توبه کن اگر وقت آید | ||||||
چون توبه کنم تا که خدایم ندهد |
۱۶۰
چون مرده شوم خاک مرا کم سازید | ||||||
واحول مرا عبرتِ مردم سازید | ||||||
خاکِ تنِ من بباده آغشته کنید | ||||||
وز کالبدم خشتِ سرِ خم سازید |
۱۶۱
خیّام اگرچه خرگهِ چرخِ کبود | ||||||
زد خیمه و دربست درِ گفت و شنود | ||||||
چون شکلِ حبابِ باده در جامِ وجود | ||||||
ساقیِّ ازل هزار خیّام نمود |
159.C. L. N. A. I.Meaning, man is powerless to mend his ways without Divine grace.
160.C. L. N. A. I. J.
161.N.For the tashdíd on sákīyyĭ in line 4, see Bl. Prosody, p. 11, and Lumsden, Grammar, vol. ii., p 247.