این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
131
OMAR KHAYYAM
۱۹۲
کس را پسِ پردهٔ قضا راه نشد | ||||||
وز سرِّ قدر هیچ کس آگاه نشد | ||||||
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز | ||||||
معلوم نگشت و قصّه کوتاه نشد |
۱۹۳
گویند بحشر گفتگو خواهد بود | ||||||
وان یارِ عزیز تندخو خواهد بود | ||||||
از خیرِ محض جزِ نکوئی ناید | ||||||
خوشباش که عاقبت نکو خواهد بود |
۱۹۴
می خور که ز دل کثرت و قلّت ببرد | ||||||
و اندیشهٔ هفتاد و دو ملّت ببرد | ||||||
پرهیز مکن ز کیمیائی که ازو | ||||||
یکمن بخوری هزار علّت ببرد |
193. C. L. N. A. I. J. Juzi, (?) juz az.