این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
141
OMAR KHAYYAM
۲۰۷
یکنان بدو روز اگر شود حاصلِ مرد | ||||||
وز کوزه شکستهٔ دمِ آبی سرد | ||||||
محکومِ کم از خودی چرا باید بود | ||||||
یا خدمتِ چون خودی چرا باید کرد |
۲۰۸
تا زهره و مه در آسمان گشت پدید | ||||||
بهتر ز مئی لعل کسی هیچ ندید | ||||||
من در عجبم ز میفروشان کایشان | ||||||
به زانچه فروشند چه خواهند خرید |
۲۰۹
آنانکه محیطِ فضل و آداب شدند | ||||||
از جمعِ کمال شمعِ اصحاب شدند | ||||||
راه زین شبِ تاریک نبردند برون | ||||||
گفتند فسانهٔ و در خواب شدند |
207. C. L. N. A. I. In line 2, note izáfat dropped after silent he. Kam az khudé, "one less than yourself." Vullers, p. 254.
208. C. L. N. A. B. I.
209. C. L. N. A. I. J. Fisánayé, yá i tankír.