این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
269
OMAR KHAYYAM
۳۹۹
یاقوتِ لبِ لعلِ بدخشانی کو | ||||||
وان راحتِ روح و راح ریحانی کو | ||||||
گویند حرام در مسلمانی شد | ||||||
تو می خور و غم مخور مسلمانی کو |
۴۰۰
ای زندگیِ تن و توانم همه تو | ||||||
جانی و دلی ای دل و جانم همه تو | ||||||
تو هستیِ من شدی ازانی همه من | ||||||
من نیست شدم در تو ازانم همه تو |
۴۰۱
ای رفته بچوگانِ قضا همچو گو | ||||||
چپ میخورد و راست برو هیچ مگو | ||||||
کانکس که ترا فگند اندر نک و پو | ||||||
او داند او داند او داند او |
399.C. L. N. A. I. J.Some MSS. read labála'l.
400.L."In him we live and move, and have our being."
401.C. L. A. I. J.Line 4 is in metre 22, consistiug of ten syllables, all long.The alifs after each dánad are treated as ordinary consonants.Bl., Prosody, p. 10.