این برگ همسنجی شدهاست.
۳۹
بیگانه اگر وفا کند خویشِ من است | ||||||
ور خویش خطا کند بداندیشِ من است | ||||||
گر زهر موافقت کند تریاکست | ||||||
ور نوش مُخالفت کُند نیشِ من است |
۴۰
پر خون ز فراقت جگری نیست که نیست | ||||||
شیدایِ تو صاحبنظری نیست که نیست | ||||||
با آنکه نداری سرِ سودایِ کسی | ||||||
سودایِ تو در هیچ سری نیست که نیست |
۴۱
تا هشیارم طرب ز من پنهان است | ||||||
چون مست شدم در خردم نقصان است | ||||||
حالیست میانِ مستی و هشیاری | ||||||
من بندهٔ آن که زندگانی آنست |
39.L. N.These gnomical epigrams are not common in Khayyam
40.C. L. N. A. I. J.Jigar, the liver, was considered to be the seat of love.