برگه:Quran-Elmi.pdf/۲۱۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
ص ۱۰۹
جزو ۸
سوره اعراف

اصحاب بهشت و ایشان در بهشت همیشه خواهند بود (۴۲) و بیرون بیاوریم آنچه در سینه بهشتیان است از کینه جاری می شود از زیر عرفات و مساکن ایشان نهرها و گویند حمد از برای خدای آنچنانیست که هدایت کرد ما را از برای این مقام ما که راه یابیم بقوت خود اگر نبود اینکه هدایت کند ما را خدا هر آینه تحقیق آمدند رسولان پروردگار ما براستی و ندا کرده شوند اینکه اینست شما را بهشت که میراث داده شدند بودید شما که میکردید یعنی پاداش اعمال نیک شما بهشت بطور ارث بشما رسید (۴۳) و ندا کردند یاران بهشت یاران جهنم را اینکه بتحقیق یافتیم ما آنچه را که وعده داده بود ما را پروردگار ما براستی پس آیا یافتید شما آنچه را وعده کرده بود پروردگار شما براستی گفتند ملی پس خبر کرد خبر کننده میانه ایشان اینکه لعنت خدا بر ظلم کنندگان (۴۴) آنکسانی که باز میدارید از راه خدا یعنی مردم را از راه خدا باز می دارند و طلب آن می کردند از کجی یعنی طلب سد کردن از راه خدا می کردند بسبب کج خیالی خودشان و ایشان بآخرت یعنی بروز قیامت کافرانند (۴۵) و میانه اهل بهشت و اهل جهنم پرده ایست و بر اعراف یعنی اعالی آن مردانی هستند که شناسند همه را برو های ایشان و ندا کنند آن مردان یاران بهشت را این که شما باد داخل نشده بودند بهشت را و ایشان طمع دارند یعنی امید دارند که داخل بهشت شوند (۴۶) و هنگامی که برگشته شود جشن های مردان اعراف بجانب باران آتش گویند پروردگار ما گردان ما را با قوم ظلم کنندگان یتیمانرا با اهل جهنم همنشین قرار مده (۴۷) و ندا کند اصحاب اعراف مردانی را از اهل جهنم که می شناسند ایشان را بسیمای ایشان یعنی برویهای ایشان گویند بی نیاز نکرد شما را جمع کردن شما یعنی جمع کردن اموال دنیوبه شما و آنچه بودید که طلب کردن کشتی میکردید (۴۸) آیا این گروه اهل بهشت نه آنکسانی هستند که قسم میخوردند که نمی رساند ایشان را خدا رحمتی داخل شوید ایمؤمنین بهشت را نه ترسی است برشما و نه شما اندوه میخورید (۴۹) و ندا کنند اصحاب آتش یاران بهشت را این که بریزید بر ما از آب یعنی از آن آبی که دارید بدهید بما که رفع تشنگی ما کنیم یا از آنچه روزی داد شما را خدا بدهید بما که دفع گرسنگی کنیم گویند باران بهشت بدرستی که خدا حرام کرد آب و روزی را بر کافرین (۵۰) آن کسانیکه گرفتند دین خودشان را هزل و بازیجه و مغرور کرد ایشان را زندگانی دنیا پس امروز فراموش میکنیم ایشان را یعنی بی اعتنائی می کنیم بایشان و در آن باز می گذاریم ایشان را همچنانکه فراموش کردند و بر خاطر نیاوردند دیدن امروز خود را و آنچه بآیات ما از روی عناد انکار می کردند (۵۱) و به تحقیق آوردیم ایشان را کتابی یعنی قرآنی که تفصیل دادیم ما آن کتاب را برعلمی