این برگ همسنجی شدهاست.
۱۲۴
می خور که مدام راحت روح تو است | ||||||
آسایش جان و دل مجروح تو است | ||||||
طوفان غم ار بگیرد از پیش و پست | ||||||
در باده گریز کشتی نوح تو است |
۱۲۵
می ده که دل ریش مرا مرهم اوست | ||||||
سودا زدگان عشق را همدم اوست | ||||||
پیش دل من خاکِ یکی جرعه به است | ||||||
از چرخ که کاسهٔ سر عالم اوست |
۱۲۶
می گرچه بشرع زشت نامست خوشست | ||||||
چون بر کف ساقی غلامست خوشست | ||||||
تلخست و حرامست خوشم میآید | ||||||
دیریست که تا هرچه حرامست خوشست |