برگه:RouznamehQanoun.pdf/۱۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳
قانون.


مؤسس این جریدهٔ قانون شده‌ایم بر ذمّت دولت‌پرستی خود حتم کرده‌ایم که از رویِ علوم و سرمشقهای دنیا بقدری که در قوهٔ ما باشد خلقِ ایران یاد و نشان بدهیم که از برای اجرای قوانین چه نوع همت و چه قسم مساعی باید بکار ببرند.


اکر اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی مثل بعضی سلاطینِ مسابق منکر و دشمنِ قانون میشد ما نیز باقتضای آئین شاه‌پرستی اسم قانون را بزبان نمی‌آوردیم ولیکن با نهایت وجد مشاهده میکنیم که این اوقات پادشاه ما مصرتر از هر حکیم و مجدتر از هر رعیت هواخواه و داوطلبِ قانون شده است

موافق اخبار طهران این روزها در آستان همایون بجز تمجیدِ قانون و تاکید بر لزومِ قانون حرف دیکر نبوده است.

*

از برای شاهد این معنی بعضی مضامینی که بر سرِ همین مسئلهٔ قانون در مجلس وزرا بزبان مبارک جاری شده و یکی از دوستان ما از طهران فرستاده است محض روشنائی قلوب اهلِ ترقی در اینجا با هزار لسانِ تشکر چاپ می‌نمائیم.

پس از شرح امنیت و آبادی فرنکستان اینطور فرموده‌اند.

همهٔ این ترقیات و آسایشِ سایر ملل از میامن استقرار قوانین است.

در نظر ما مثلِ آفتاب روشن شده است که بدون نه از برای سلاطین امنیت خواهد بود و نه از برای ملت آسایش.

تا بحال کردش جمیع امور این دولت بسته بارادهٔ ما و اغلب موقوف بمیل و اغراض وزرا بود. مناصب دیوان و حقوق ملت همه توی در هم. کلِ صنوف نوکر و رعیت در زندکی خود متحیر. هیچ عملی در دولت ما نیست که مبنی بر قانون باشد.

بی قانونی دولت و اغراض و عدم کفایت بزرکان وضع این دولت و بقای این سلطنت را موجب حیرت و اسباب ترحم دنیا ساخته است.

لهذا قلباً و قویاً مصمّم شده‌ایم که سیل همهٔ این معایب را بسد قوانین دفع نمائیم.

جمیع حرکات دولت بعد از این باید مبنی بر قانون باشد.

عزل و نصب عمال باید موافق قانون. تحصیل مالیات موافق قانون. محاکمات موافق قانون. حبس موافق قانون. جزا موافق قانون. مصارف دولت موافق قانون. حکمرانی سلطنت موافق قانون. سختی و عدالت فرمایش و اطاعت همه باید بحکم قانون باشد.

ولیکن باید این حقیقت بزرک را هم خوب ملتفت بشوید که استقرارِ قانون فقط بارادهٔ پادشاه میسر نخواهد بود.

تا وزرا و عقلا بلکه تا عموم خلق یک ملک طالب قانون نباشند وضع قانون در آن ملک یک واقعهٔ موقتی و عوض اینکه یک درخت برومند باشد یک کیاه بی‌ریشه خواهد بود.

و این فقره را هم باید بخلق ایران درست حالی نمائید که این دولت تنها مال من نیست مالِ همهٔ ماست اکر شما دربند قانون نباشید و اکر خلق ایران از ما قانون نخواهند همت ما و دلسوزی دیکران از برای رفاه شما چه حاصلی خواهد داشت.

نظم دولت باید باتفاق خلق باشد و شما معنی اتفاق را بکلی فراموش کرده‌اید

مایهٔ کلی اغتشاش دولت ما از عدم اتفاق شماست. اکر واقعاً نظم و قانون میخواهید باید از روی جد در طلب قانون با هم متفق و یکدل بشوید. و اینهم کافی نخواهد بود که فقط شما چند نفر با هم اتفاق نمائید باید آنچه قدرت و تدبیر دارید بکار ببرید که عموم اهل ایران طالب اتفاق و محرک و حامی قانون باشند.

باید مجتهدین و علما و ارباب قلم و اصحاب کلام فواید قانون و لزوم اتقاق را در مدارس و بر منابر و بر سر کوچه و بازار شب و روز کوش‌زد خلق ایران بسازند.