برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۳۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
 

اخبار دول خارجه

انگلیس چونکه اکثر مشورتخانه در باب امورات رایشان مخالف رای وزراست مدتیست که راه بردن امورات دولتی برای وزرا مشکل شده است چند وقت پیش میخواستند معزول بشوند اما دسته دیگر که بجای آنها مناسب باشد نتوانستند جمع و جور بکنند گفتگوی معزول شدن آنها باز در میان است اما معلوم نیست که درین زودیها معزول بشوند یا نه

در خصوص آمدن اهل دول خارجه بلندن بجهة تماشای عمارت بلور میگفتند که یک فایدهٔ این گذارش این است که اهل هر دولتی و هر ولایتی یکدیگر را در آنجا میبینند و صحبت و گفتگو با همدیگر میکنند و دوستی و مودت در میانشان مستحکم میشود و بعضی عداوتها که سابقا در میان خلق بود برداشته میشود و مهربانی و دوستی کل اهل روی زمین بیکدیگر بیشتر خواهد شد

جمعیتی که در یکروز بتماشای عمارت بلور لندن آمده‌اند از قراریکه نوشته‌اند سیزده هزار و سیصد و چهل و سه نفر بوده‌اند و چون در دو عمارت از هر کسی مبلغی معین که معادل یکهزار دینار پول ایرانست میگیرند پولی که در آنروز از خلق گرفته شده بود تخمینا هشت هزار و چهارصد تومان پول ایران بود و چون که بعضی تا هر چند دفعه که خواسته‌اند پول پیش داده و بجهة تماشای بعد بلیت گرفته‌اند از انجهة تنخواه بداخل آنروز از حساب اشخاصی که بآنجا رفته‌اند زیادتر بوده

فرانسه

چونکه ۱۵ ماه مئی که مطابق چهاردهم رجب است روزی بود که در سه سال پیش ازین دولت جمهوریه فرانسه برقرار شد این روزها در پاریس پای‌تخت فرانسه مانند عید نگاه میدارند امسال نیز مردم بسیار عیش و شادمانی کردند اما تشویش داشتند که مبادا الواط شهر به یک بهانه شورشی برپا نمایند اما بجهة نظم تمام که امنای دولت جمهوریه در آنجا قرار گذاشته‌اند شورش در قوه الواط نشد

کشتیهای جنگی فرانسه که در آق‌دیکنز بوده‌اند از اینقرارند دو کشتی بزرگ که هر یک صد و بیست توپ دارد و یک کشتی که صد توپ دارد و دو کشتی که هر یک نود توپ دارد و یک کشتی که هشتاد و شش توپ دارد و سه کشتی بخار و منتظر آمدن یک کشتی دیگر که نود توپ دارد بودند و این کشتیها با قشون بحری که در میان آنها بودند اول حکم بود که بسمت مملکت اسپانیول بروند و چندی روبروی شهر کادریز توقف نمایند و این کشتیها با قشون بحری که در میان آنها بودند اول حکم بود که بسمت مملکت اسپانیول بروند و چندی روبروی شهر کادریز توقف نمایند و از آنجا که بمراجعت کردند در فصل تابستان از دریای آق‌دیکنزکشت بطرف جزیرة‌العرب و آن صفحات نمایند

پورتوقال

در باب این ولایت چنانچه در روزنامهٔ هفتهٔ گذشته نوشته شده در اول کار قشون پادشاه پورتوقال خوب پیش رفت و مرشل سالدانهه که یاغیان دور او جمع شده بودند گریخته و قشونش متفرق گردیدند و میخواست که جان خود را ازین معرکه بسلامت در آورده بولایت انگلیس بگریزد ناگاه اهل شهر اپرتو و بعضی از قشون که در آنجا بودند از پادشاه یاغی شدند دو نفر صاحبمنصب خواستند نگذارند که قشون یاغی بشوند سربازها آنها را گرفته و کشتند حاکم آنجا هر چه خواست نظم در آن شهر بگذارد نشده آخر گریخت و شهر در دست یاغیان ماند و یاغیان کسان پی مرشل سالدانهه فرستادند وقتیکه فرستادگان یاغیان به مشل سالدانهه نزدیک شدند پنداشت که قشون پادشاه‌اند و آمده‌اند او را بگیرند گریخت بعد از آنکه نزدیجتر شدند و معلوم شد