که از یاغیان‌اند و او را به بزرگی خود اختیار کرده‌اند بشهر اپرنو رفته و سرکردهٔ قشون آنجا گردید و در اندک مدت تسلط تام در مملکت پورتوقال بهم رساند و الان نهایت استقلالرا دارد
عثمانلوا
راهی که مابین شهر پروسه و کنار دریا میسازند درین روزها بنا گذاشته‌اند که شروع در ساختن آن نمایند صارم پاشا حاکم آنجا و عالی پاشا وزیر دول خارجه و سایر امنا و اعیان آن اطراف و هر چه از اهل دول خارجه که در آنجا بودند بتاریخ چهارم شعبان بجائی نزدیک بشهر بروسه رفتند و پانصد نفر فعله و عمله بجهة ساختن این راه را شروع کرده‌اند در موسم باران گل بسیار میشود و حالا چند وقت است که باران نیامده و خشک است کوشش دارند که اول آنجا را زودتر پیش از زمستان و بارندگی ساخته و تمام نمایند که در زمستان ساختن آنجا مشکل خواهد بود
قشون دولت روس که باتفاق قشون عثمانلو بجهة نظم گذاشتن در مملکتین مالداویه و والاکیه مدتی بود در آنجا توقف داشتند درین روزها بیرون رفته‌آند و مملکتین مزبور را بدولت عثمانلوا واگذار کرده‌اند که موافق سابق حاکم از اهل همانجا از اسلامبول معین و روانه شود که موافق قاعدهٔ آنولایت حکومت آنجا را راه ببرد
محمد علی پاشا که مدتی در دولت عثمانیه وزیر جنگ و سر عسکر پاشا بود درین روزها معزول شده است و مترجم محمد پاشا بجای او مامور گردیده است طور معزول شدن مشارالیه را در این روزنامه‌ها اینگونه نوشته‌اند که یک صاحب‌منصب از جانب سلطان که گویا از نوکرهای مقرب وزیر اعظم بوده است که اسم منصب او قرا قولاق است بنزد سر عسکر پاشا رفته و نشان منصب او را بحکم سلطان گرفت و در همان بین زیور آقا نام یکی از پیشخدمتان سلطان بنزد مترجم محمد پاشا رفته و او را بحضور سلطان خبر کرد و مشارالیه بحضور رفته و حسب‌الفرمایش سلطان گرفت و در همان بین زیور آقا نام یکی از پیشخدمتان سلطان بنزد مترجم محمد پاشا رفته و او را بحضور سلطان خبر کرد و مشارالیه بحضور رفته و حسب‌الفرمایش سلطان سر عسکر پاشانی و وزارت جنگ باو مفوض گردید و نشان همان منصب را که بحکم سلطان از محمد علی پاشا گرفته بودند باو دادند و از حضور سلطان بیرون آمده خدمت وزیر اعظم آورده و خواندند و نوشته بودند که مترجم محمد پاشا بمنصب سر عسکر پاشائی سرافراز است دستخط سلطانرا که خواندند پاشای مزبور مشغول لوازم شغل و منصب خود گردید و محمد علی پاشا که معزول شده بود بعد از چند روز مأمور مجلس خاص و عمومیه سلطانی که منصب وزارت و داخل مشورتخانه سلطانیست گردید
انوری افندی که مدتی در ارزنه‌الروم فیمابین گفتگوی دولتین علین ایران و عثمانلو از جانب دولت عثمانیه وکیل بود در این روزها در شهر بروسه فوت شده است
از حصار و قصبهٔ بغاز پائین اسلامبول که داردانل مینامند نوشته‌اند که چند بلیه به اهل آنجا روی داده است ناخوشی تب در آنجا فراوان بود و بسیاری از مردم ناخوش شده و بعضی هم فوت شده‌اند و بسبب خشکی و بی‌آبی هم اکثر حاصل آنجا ضایع شده بود و آن جزوی حاصل که مانده بود درین روزهای ملخ آمده و همه را خورده است حسین پاشا قرار گذاشته بود که هر کس که ملخ بیاورد اوفیه شش قروش تا هشت قروش بخرند که هر یکمن تبریز که دو روفیه و نیم است نزدیک به سی هزار پول ایران میشود این
