حکمرا کرده بود بامیدواری اینکه شاید مردم ملخ را جمع نمایند و تمام کنند که بحاصل ضرر نرسد باز فایده نکرد و هر چه سبز بوده بکلی ملخ خورده و چیزی باقی نگذاشته که بکار مردم آنجا بیاید
بتاریخ چهارم شعبان عالی پاشا وزیر دول خارجه که مدت یکماه بود که به شهر بروسه رفته بود به اسلامبول مراجعت کرده و کل ایلچیان دول خارجه ساکن اسلامبول بدیدن او رفتهاند و مشارالیه از فواد افندی که در مدت غیاب او نایبش بوده بسیار اظهار رضامندی کرده
در اسلامبول در تماشاخانهای که فرنگیها در آنجا جمع میشوند معرکه و جنگی شده است که مردم از دیوانگی آن اشخاص که با هم جنگ کردهاند تعجب مینمایند قاعده است در فرنگستان که وقتی که کسی از یک بازیگر خوشش بیاید دسته گلی از میان خلق که نشستهاند برای آن سکو که بازی در میآورند میاندازد شبی در تماشاخانهٔ اسلامبول بعضی از خلق جهة زنی بازیگر که آواز خوب داشت بنا کردند به دسته گل انداختن و بعضی دیگر که از بازیگر مزبوره خوششان نمیآمد بمناعت آنها که دسته گل میانداختند برخواستند در میانه جنگ شد و چوبها که در دست داشتند به یکدیگر کشیده بنای زدن گذاشتند و در میان آن چوبها و عصاها چونکه حربها مانند سیخ و شمشیر است تعبیه کرده بودند و با آنها زد و خورد کردند یک نفر از فرنگیها کشته شده و بسیاری هم زخمدار گردیدند چاوشان و گزمههای دولت عثمانیه آمده و مردم را متفرق کردند و چند نفر از آنها را که منازعه کرده بودند گرفته و محبوس نمودند و بعد از استحضار امنای دولت عثمانیه گذارش بقنسولهای دول خارجه ساکن اسلامبول رجوع شد که موافق تقصیرشان آنها را تنبیه نمایند
احوالات متفرقه
پادشاه یونان بولایت خود مراجعت کرده بود و امید داشتند که بتواند در ولایت خود نظمی بگذارد زیرا که در این اوقات بسیار اغتشاش داشته
موافق خبر آخر که از فرنگساتان آمده امپراطور روس در شهر وارسه بوده است و بتاریخ هفدهم رجب پادشاه پروسیه نیز بآنجا آمده است
بعضی از مفسدین فرنگستان که در مملکت سویس جمع شده بودند میخواستند از آنجا بولایت انگلیس بروند امنای دولت انگلیس ازین گذارش مستحضر شده بدولت سویس اخبار کردند و ممانعت از آمدن مفسدین مزبور نمودند و حالا چونکه راه مفسدین مزبور از همهٔ دولتهای فرنگستان بسته شده است لابدا باید بروند به ینکی دنیا که غیر از آنجاها جای دیگر بجهة آنها نمانده است که متوانند بمانند
صرهٔ امین که کیسه پولی معین است قاعده است در وقت رفتن حاج بدست پاشای حاج با هدای دیگر از جانب سلطان سپرده میشود که بجهة شریفهای مکهٔ معظمه و مدینهٔ مطهره ببرد و بقاعده که صره مزبوره را موافق هر سال روانه کردهاند در اول یکفوج سوار نظام و بعد از آن یکفوج سرباز و بعد از آن علما و امنای دولت عثمانیه و بعد از آن شتری که صرهٔ مزبوره باو بار است و بعد از آن قاطرها که تحف و هدایا در بار دارند و در روی اشتر و استرها هم پارچههای گرانبها که جواهرات در آنها نصب است کشیده و در عقب آنها یک فوج سرباز پیاده روانه گردیدهاند
وزیر تجارت در اسلامبول از ینکی دنیا تخم درخت پنبه آورده است و بنا دارند که این درخت را در بعضی ممالک روم بکارند و امیدوارند که بسیار خوب بشود