از جمله جمعی که مباشرین دیوانی در ملایر بسته بودند رعایا از آن راضی نبوده و اظهار و انکسار نمودند محض آبادی رعیت تخفیفی در حق آنها از آن جمع جدید مرحمت شده و همه بخشنودی و امیدواری مراجعت کرده‌اند
و هم‌چنین صنف خباز و عطار همدانی از زیادتی جمعی که مباشرین همدان از آنها مطالبه میکردند بخاکپای همایون به تظلم آمده بوده‌اند اولیای دولت قاهره حکم نموده‌اند که جمع آنها را موافق دفتر مشخص کرده و زیاده از آن حکم داده‌اند که مباشرین چیزی مطالبه ننمایند و همگی راضی و شاکر و دعاگو از رکاب همایون معاودت نموده‌اند
امور قشونی
عالیجاه امامعلی‌خان که مأمور گرفتن فوج جدید کرمانی بود از قراریکه در هفتهٔ گذشته نوشته بودند خدمت محولهٔ خود را به انجام رسانده و تفنگهای سربازی را که از شیراز آورده بوده‌اند بفوج مزبور تقسیم نموده و این اوقات عزم شرفیابی رکاب نصرت انتساب را داشته‌اند
فوج عالیجاه علی‌خان سرتیپ که مامور کرمان بوده در چهاردهم ماه گذشته وارد کرمان شده‌اند و به ماموریت خود مشغول‌اند
در نوزدهم ماه گذشته عالیجاه عبدالله خون صارم‌الدوله با سرباز ابوابجمعی خود بعزم شرفیابی رکاب همایون به بیرون شهر کرمان نقل مکان نموده‌اند و در دویم اینماه از آنجا بنای حرکت داشته‌اند
دارالخلافه طهران
وفور ارزانی و فراوانی و امنیت در طهران است و نسبت بسالهای سابق در هر چیز تفاوت کلی میباشد اگر چه هوا گرمی و حرارت دارد لکن نسبت به چند روز پیش فی‌الجمله تفاوتی بهم رسانده و بسبب آب که درین ماه از نهر شاهی و سایر جاها بشهر آورده‌اند و متصل در کوچه‌ها و محلات جاریست و بجهت یخ که درین موسم مطلوب ق امسال از هر سال فراوانتر و ارزانتر است افاقهٔ کلی بحال خلق در این حرارت و گرمای تابستان شده است
از جملهٔ معالجات غریبه که در دارالخلافه طهران شده است میرزا مهدی لشکرنویس شش سال بود که یک گوشش گرفته بود و هیچ نمیشنید و یک هفته بود که گوش دیگرش هم گرفته شده و همهٔ اطبای طهران در معالجهٔ آن عاجز شده بودند میرزا قلی دواساز معالجه او را فهمیده و فی‌الفور معالجه نموده که حالا مثل سایر خلق می‌شنود و رفع سنگینی گوش او بالمره شده و عیال و اقوام او همه شکرگذاری مینمایند
قشون متوقف دارالخلافه طهران در کمال نظم و حساب میباشند بلکه از بیم مؤاخذه ٔ امنای دولت علیه از سایر مردم بیشتر از شرارت و بی‌حسابی احتراز و اجتناب دارند چنانچه در هفتهٔ گذشته یک نفر از سربازان جدید مراغه یک رأس الاغ در صحرا پیدا کرده بود و عوض اینکه صاحب مال باید در جستجو باشد سرباز مزبور جارچی بشهر فرستاده بود که هر کس الاغی را گم کرده باشد بیاید نشان او را داده بگیرد تا اینکه صاحب مال پیدا شده رفته نشانی الاغ خود را داده و مال خود را گرفت و رفت
چهارده نفر دزد در هفتهٔ گذشته گرفته شده دو نفر آن بتوسط عالیجاه زکیخان کدخدا که یکی از آنها از ایلات قزوین بوده که با میخ طویله در خانه‌ای را شکسته و اسباب برده بود و یکی دیگر هراتی بوده که اسباب از شهر دزدیده و در بیرون شهر او را گرفته بودند و یکی هم اصفهانی که در کاروانسرای اتابکیه توپ چیتی دزدیده بود و یکی هم پسریست که بتوسط عالیجاه میرزا رضای کدخدا
