باز بخیههای زخم خود را شکافته ازو سئوال کردهاند که تو را چه میشود گفته است که باید خود را هلاک نمایم عالیجاه میرزا محمد علیخان مستحفظ بجهة او قرار داده است که دستهای او را بستهاند و زخم او را معهم میگذارند که التیام بهم رساند و هنوز بمداوای او مشغول بودهاند
جمعی فعله و بنا در گیلان مشغول ساختن سر در تکیهٔ حسینیه بجهة مقربالخاقان عیسی خان حاکم گیلان بودهاند سر در مزبور هنوز تمام نشده خراب شده و چهار پنج نفر عمله در زیر خرابی مجروح شدهاند اما کسی تلف نشده بوده است
در روزنامه انزلی نوشتهاند که در بیست و یکم شهر شعبان سه ساعت از شب گذشته خانهٔ ابراهیم نامه ارمنی در انزلی آتش گرفت توپچیان و تفنچیانرا فرستادند و آتش را خاموش کردند سرحد دار خان که حاکم انزلیست هر چه تفحص نمود که بداند چگونه آتش گرفته معلوم نشد و از اینکه باد نبوده است بخانههای دیگر سرایت نکرده است و الا چونکه خانههای آنجا کلا از نی است دور نبود که همه خانههای آنجا آتش بگیرد
در ماه گذشته کمی حاجی باقر باد کوبه وارد بارانداز سفیدرود گشته و موازی یکصد خروار نمک بار داشته وقتی وارد شدهاند صاحب کمی با یک نفر عمله بکنار بیرون آمده و کشتی مزبور بجهة حمل و نقل نمک شب در کنار مانده دو نفر عملهٔ دیگر که در میان کشتی بودهاند شب کشتی را سوراخ کردهاند و کشتی به آب فرو رفته و دویست تومان پول امپریال که در او بوده برداشته و با لوحکه فرار کرده بودهاند بعد از آنکه نمک آب شده و کمی مزبور قدری سبکتر شده بوده است صبح شده و از کنار امداد و کمک بسیار آمده و کمی بزرگ آورده آن کمی که نمک بار داشته به پهلوی کمی بزرگ بسته بکنار کشیدند و آن دو نفر را از انزلی گرفته به بادکوبه بردند و تنخواه را از آنها گرفتند
در روزنامه یزد نوشتهاند که میرزا حسن که مأمور آبلهکوبی اطفال آنجا بود بعد از ورودش مردم را اخبار کرده است آنها نیز مانند اهل بعضی شهرهای دیگر که در روزنامهها سابق نوشته شده در اول از اینمعنی زیاد وحشت داشتهاند نواب میرزا محمد صادق یزدی که اطفال خود را داده است ابله کوبیدهاند بعد از آن سایر مردم نیز مطمئن شده اطفال خود را میآورند و آبله میکوبند و زود خوب میشوند
میرزا محمد نام تاجر بارفروشی با مالالتجاره عزیمت ترخان داشته است حاجی ملا علی بارفروشی پسر محمد علی مباشر تذکره نوشته است که میرزا محمد بارفروشی مدیون من است اگر بخواهد تذکره بگیرد باو تذکره مرور ندهید تا عمل مرا تمام نماید میرزا محمد که پی تذکره آمده بوده است مباشر تذکره او را با یک نفر آدم خود بنزد حاجی مزبور فرستاده که حساب خود را با او بپردازد بعد از آن بیاید تذکره بگیرد از فواید تذکره که معلوم میشود یکی این فقره است که تنخواه و طلب کسی را بیاستحضار و استرضای صاحب طلب نمیتواند برداشته بولایتی دیگر برود و یا بدولتی دیگر فرار بکند تا قرار درستی در طلب او نگذارد
گویا آن باد گرمی که جزوی سمیت داشت که در هشتم و نهم ماه مبارک رمضان در طهران آمده بود چنانکه در روزنامه سابق نوشته شده بود که تاثیر کرده در سایر ولایات نیز جزوی تاثیر کرده بوده است چونکه از جلفای اصفهان نوشتهاند که حرارت در آنوقت شدت تمام داشته و درجهٔ هوا بمرتبهای رسیده بوده است که تا آن اوقات کم دیده شده