نبات زرد | نبات سفید | هل (؟) | دارچینی (؟) | میخک درشت |
ششهزار و چهار صد | هفت هزار | دو تومان و هشت هزار | دوازده هزار | دوازده هزار و پانصد |
(سیاق) | (سیاق) | (سیاق) | (سیاق) | (سیاق) |
قهوه | (ناخوانا) | نیل | ||
نه هزار | یازده هزار | هشت تومان و چهارده هزار | ||
(سیاق) | (سیاق) | (سیاق) |
و درین ایام قافلهٔ خراسان وارد گردیده و متاع بسیار آوردهاند و راههای آنجا امن بوده و همچنین از کرمان و یزد نیز که قافله بار تجارتی آمدهاند از امنیت آن راهها میگویند
باد گرمی که در نهم و دهم ماه گذشته در دارالخلافه طهران آمد سوای اینکه به برگ بعضی درختها زده و خشک کرده است زراعت صیفی اطراف شهر را هم ضرر رسانده است بطوریکه پاره خربزه و هندوانه درشت و خوب بنظر میآید اما وقتیکه پاره میکنند باز گرم چنان بیمزه کرده است که نمیتوان خورد
موسیو طشره طبیب فرانسه که مدتی در ممالک روس سیاحت کرده است درین روزها وارد دارالخلافه شده است و در منزلی که موسیو سمنوف مینشست منزل نموده و مشغول طبابت خلق است
امورات قشونی
موافق خبر آخر که از تبریز رسید مقربیالخاقان میرزا حسن خان وزیر نظام و میرزا احمد خان امیرزاده در چهارم این ماه از تبریز به بیرون شهر نقل مکان کردهاند که شرفیاب راکب همایون شوند
فوج کرندی ابوابجمعی عالیجاه حیاتقلی خان که چند هفته پیش ازین مرخص خانه شدند خود مشارالیه بجهة انجام بعضی امورات فوج مزبور در دارالخلافه مانده و فوج را همراه پسر خود ملک نیاز خان روانه نمود از قراریکه مذکور شد در منازل عرض راه را با کمال نظم رفتهاند
حسبالحکم دیوانیان عظام یکفوج سرباز از طایفه خواجهوند و عبدالملکی گرفته و برای سان بطهران آوردند چون فوج مزبور در ئیلاقات مازندران بار آمدهاند و درین موسم طهران کمی گرم بود بسیاری ناخوش شدند و محمود خان سرهنگ فوج مزبور بهمین ناخوشی فوت شد لهذا بجهة محافظت قشون نظام مقربالخاقان اجودان باشی عالیجاه نورالله خان نایب خود را مامور پرستاری مریضهای فوج مزبور نموده قرار دادند که طبیب و چادر و سایر لزومات آنها را مهیا نموده به ئیلاقات شمیران ببرند و مشارالیه در نزدیکی تجریش بجهة آنها چادر زده و از وقتی که بآنجا رفتهآند اکثری صحت یافتهاند و مابقی را نیز معالجه مینمایند
سایر ولایات
از قراریکه از انزلی گیلان خبر رسید کشتی ملا رسول بادکوبهای از مازندران بقدر در هزار تومان مالالتجاره از حاجی ملا علی اصغر و کینیار تاجر دولت روس و سایرین بار نسته به بادکوبه رفته بود در نزدیکی بادکوبه طوفان شدید شده ضرب امواج کشتی را وارونه کرده هر چه جنس و اسباب داشت غرق گردیده اما اهل کشتی به لنگه دری نشسته و بسلامت در آمدهاند
در محال رانکوه رشت شخصی با سیدی بشوخی کشتی گرفته سید آن شخص را بزمین زده است و پهلوی آن شخص در وقت زمین خوردن بگهوارهای خورده استخوان دندهٔ او شکسته و روز دیگر فوت شده
در حین نوشتن این روزنامهها خبر آخر که از اصفهان رسید اعلیحضرت پادشاهی نظر بوفور مرحمت و رضامندی از خدمات مقربالخاقان میرزا محمد علیخان موافق دستخط همایون که شرف صدور یافته در نوزدهم ماه رمضان المبارک او را بمنصب جلیل و شغل نبیل وزارت دول خارجه سرافراز فرمودهاند و بنا بوده است که بعد از چند روز ایام تعطیل و شبهای احیا خلعت باو مرحمت شود