برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۵۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
 

بقدر نیم فرسخ رفته بسر آن مقتول رسید و رخت او را زیر ریگ و سنگ که پنهان بوده بیرون آمده بوده چوپان نعش او را بیرون آورده و دوباره بخاک سپرده و به آبادی خبر آورده بوده است بعد از آنکه معلوم کرده‌اند شریک کردستانی او را کشته بوده است و خود آن کردستانی هم اقرار نموده لهذا عالیجاه محمد علیخان نایب‌الحکومه او را بدست ورثهٔ مقتول داده بمیان ایل خود برده‌اند که موافق حکم شرع مطاع بقصاص برسانند

گیلان

بر حسب حکم امنای دولت چند وقت پیش ازین عالیجاه میرزا محمد علی مباشر امور دول خارجه از رشت به انزلی آمده و نولر مأمور آن سرحد را سان دیده است

چندی پیش ازین کاغذ از گیلان بمباشرین روزنامه رسیده بود و تشویش داشتند که بعضی از حاصل آنجاها بسبب نیامدن باران خراب و خشک بُشود خصوص لاهیجان و فومن و کنگر و رشت و منتظر آمدن خبر ثانی از آنجا میباشند که انشاءالله بلکه بارندگی شده و رفع خشکی از آنولایت و پریشانی از رعیت انجام شده است

استرآباد و گرگان

علیجاه محمد ولی‌خان بیگربیگی از قراریکه نوشته‌اند قلعه خواجه نفس را تمام نموده و عالیجاه حمزه‌خان انزانی را به مستحفظی آنجا گذاشته بوده و بعد از اتمام سنگر دور اردو در پنجم ماه رمضان بسربند گرگان رفته و عمله بجهة ساختن بند مزبور گذاشته‌اند و روزی صد نفر مشغول کارند اما هنوز به اتمام نرسیده طایفه ترکمان کنار گرگان هر خانواری یکبار جو و گندم سیورسات بقشون پادشاهی داده‌آند و امنیت آنجا بطوریست که یک نفر دو نفر از اردو به استرآباد و از استرآباد به اردو آمد و رفت مینمایند و اگر مالی از اردو در صحرای ترکمان کم بشود ترکمانان پیدا نموده می‌آورند در اردو جار کشیده به صاحبش میرسانند و عالیجاه نجفقلی خان با دویست نفر نوکر ابوابجمعی خود در هیجدهم ماه رمضان بجهة مستحفظی قلعه سلطان آباد رفته است و امورات آن صفحات منتظم است

نظم دادن در سرحدی که جای نشیمن طوایف ترکمان و الأمان میباشد در هر ایام در دولت ایران از برای سلاطین سلف امر مشکل بوده و درین اوقات از اهتمام اولیای نظمی در آن سرحد گذاشته شده و بعضی از طوایف مزبور به اطاعت و انقیاد در آمده‌اند و امید هست که روز بروز نظم و امنیت آنجاها بیشتر بشود

از قرار که نوشته که از سرحد مزبور بمباشرین روزنامه رسیده خان جنوق بقدر چهل هزار سواره برداشته و در چهارم ماه شعبان بطرف مرو رفته بوده است شهر جنوق و اطرافش از قراریکه نوشته‌اند آب بسیار و باغات فراوان دارد و لکن راهش بطرف خراسان و گرگان و غیره از هر طرف نزدیک بصد فرسخ بیابان شوره‌زار در یک طرف و کم‌آب و بیحاصل میباشد که بجهة مسافر خالی از مشقتی نیست

خراسان

از قراریکه در روزنامه شهر مشهد نوشته بودند در چهاردهم ماه رمضان المبارک چند نفر از اهل نیشابور که در ارض اقدس بوده‌اند از دروازه شهر بعزم نشابور آمده‌اند که در ارض اقدس بوده‌اند و اتفاقا در محله که آنها بوده‌اند شب دزدی شده بود و نشابوریها دو صندوق در باز داشته‌اند از شهر به عقب آنها آمده و گفته‌اند که صندوقها را باز نمایند که ببینیم مال دزدی در میانش هست یا نه صاحبان صندوقها مضطرب شده‌اند و تشکیک جویندگان بیشتر گردیده در صندوقها را بزور باز کردند در میان هر یک پسری بسن پانزده و شانزده ساله دیدند که مدهوش کرده و میبرده‌اند به ترکان اسیر بفروشند آنها را گرفته در مشهد محبوس کرده‌اند