در شهر مشهد شخصی با زن خود دعوا کرده بوده است در ماه گذشته رمضان المبارک زن قهر کرده و از خانه بیرون رفته است طفلی کوچک داشتهاند مادرش چنان تصور کرده است که در خانه مانده است در نزد پدرش و پدرش چنان دانسته که همراه مادرش بیرون رفته است بعد از یکشبانه روز که زن بخانه آمده و با شوهر صلح کرده بفکر طفل افتادهاند معلوم شده است که در نزد هیچکدام نبوده به جستجو که بر آمدهاند او را در میان چاه آب زنده و سالم یافتهاند
از قراریکه از سرحدات خراسان و گرگان نوشته بودند در اوقات حرکت خان خیوق بسمت مرو دو نفر ایلچی یکی از غوغند و یکی از دولت روس بنزد او آمده بودهاند مهماندار و منزل بجهة آنها مرین کرده است که در شهر خیوق بمانند تا از سفر مراجعت نماید
دارالعبادهٔ یزد
از قراریکه نوشتهاند امسال بجهة وفور بارندگی در یزد حاصل زراعات و باغات آنجا بسیار خوب شده است و از جمیع آفات حتی سنخوارگی که چند سال بود مصون و محروس است آب از همه سال زیادتر و تسعیر حبوبات و فواکه ارزانتر است
شکری از بندر عباسی آورده بودند بعضی میگفتهاند که این شکر سمیت دارد در یزد تجربه کردهاند گویا خالی از سمیت نبوده است
قنوات نهگنبد و حسینآباد راه یزد را آباد کردهاند و بقدر سی خانوار رعیت در آنجا سکنی کردهاند و از برای مترددین آسودگی حاصل است و در نارنج قلعهٔ یزد هم بنای آبانباری بزرگ گذاشتهاند که بعد از اتمام گویا بجهة ساکنین آنجا آب کفایت بکند و عسرت کمآبی نکشند
پانزده سال سابق بر این هفت خانوار محبوس ساکن یزد بسبب تعدیات حکام جلای وطن نموده و به بنبائی هند رفته بودند درین اوقات که کسان و خویشان آنها که در یزدند از امنیت و آسایش این ایام که برای عموم خلق حاصل است بآنها نوشته بودند و محبوسهای مزبور با کمال شعف و شوق از بنبائی بدارالعباده یزد مراجعت کردهاند
پسر گبری در یزد بدختر مسلمانی مایک بوده و چند دفعی در خفا اظهار مواصلت نموده و دختر هم بیمیل نبوده است به پسر گفته است که اگر مسلمان بشوی من تو را به شوهری خود اختیار میکنم پسر نیز قبول اسلام نموده و در محضر شرع مطاع در نزد آخوند ملا محمد تقی عقدانی کلمهٔ اسلام بر زبان جاری کرده و مسلمان شده است و آخوند هم به اذن دختر مزبوره او را برای آن پسر عقد بسته است
در رباط پشت بادام یزد از قراریکه نوشتهاند محمد علیخان عرب که سرکردهٔ جمازه سوار مستحفظ آن راههاست به سوار بلوچ رسیده در شب هشتم رمضان المبارک با هم محاربه کردهاند پانزده نفر از بلوچها کشته و دستگیر شده و باقی فرار کردهاند
عالیجاه علیخان سریپ قراگوزلو در پانزدهم شعبان با فوج ابوابجمعی خود وارد یزد شده است و از نظم و حسن سلوک و رفتار او تعریف نوشتهاند
فوج نبدئپی که در یزد بودهاند یاورشان وفات کرده است امنای دولت علیه شیر علی مرندی را به منصب یاوری بر قرار و روانه یزد فرمودهاند که متوجه امور سرباز مزبور باشند
از سلوک و رفتار فوج نبدئپی نیز نوشته نیز نوشته بودند که اهل یزد بسیار رضامندی از آنها دارند