برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۶۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
 

اخبار دول خارجه

انگلیس در مملکت انگلیس جماعتی هستند که گمان میکنند که درین ایام میتوان طوری کرد که جنگ میان دول بالمره موقوف و تمام بشود و پادشاهان با یکدیگر شرط و عهد نمایند که هر گونه بحث و گفتگوئی که با هم داشته باشند به اصلاح و تعیین کردن وکیل طی نمایند و بعضی ازین مردم اهل مشورتخانه وکیل رعایا میباشند و یکی از آنها به لارد پارمستن وزیر خارجه انگلیس که در پاریس پای‌تخت فرانسه میباشد بنویسد و حکم بدهد که با دولت فرانسه گفتگو نماید که درین ایام صلح و دوستی و یگانگی قشون خود را مرخص نمایند که اخراجاتشان کمتر بشود و دولت انگلیس نیز قشون خود را موقوف و مخارج خود را تخفیف بدهند و بعد از آنکه این قرار مابین دولتین انگلیس و فرانسه مجری گردید بسایر دول فرنگستان نیز تکلیف نمایند که آنها نیز با قشون خود بالمره موقوف نمایند یا کمتر بکنند اگر چه این خیالی بیمایه است و هرگز دولتها قبول نخواهند کرد که قشونی که دارند بجهة نظم ولایت خودشان است و لکن لارد پارمستن در جواب این شخص بسیار تعریف از دوستی و یگانگی که درین ایام در مابین دولتین انگلیس و فرانسه است کرده بود و گفته بود که در قدیم انگلیس و فرانسه با هم مدعی بودند و به یکدیگر حسد میبردند و دایم‌الاوقات طرفین آماده جنگ بودند حال که معاشرت و آمد و رفت مردم بهم زیاد شده است این عداوت قدیم موقوف گردیده و دوستی و اتحاد مابین دول و هم در میان خلق امید است که زود بزود بیشتر بشود بعضی از روزنامه‌نویسان فرانسه این گفتان لارد پارمستن بسیار خورسند شده و مکالمات او را پسندیده اند خصوص آنها که نظم ولایت فرانسه بر هم نخورد و میدانند که صلاح دولتین انگلیس و فرانسه این است که دایم‌الاوقات با هم دوستی و مودت و اتحاد و یگانگی داشته باشند و مغایرت نکنند

موافق خبر آخر که از مملکت رس امید آمده بود مدتی بود که سردار قشون انگلیس که در آن سرحدات می‌نشیند آنقدر قشون نداشت که قوه پیش رفتن داشته باشد همانقدر کرده بود که جای خود را نگاهداشته و نگذاشته بود که یاغیان پیش بیایند اما موافق خبر آخر که از آنجا آمد سردار مزبور با قشونی که همراهش بوده است که اکثر آنها از اهل همان ولایت بوده‌اند و گله و گاو یاغیان را تاخت و غارت کرده بود و منتظر آمدن افواجی که از انگلیس مزبور جنگ آنجا را تمام نمایند

فرانسه

تاریخ کاغذ آخر که از فرانسه چهاردهم رمضان بود در مشورتخانه گفتگوئی شده بوده است در باب کشتی بخار که از آنجا بسمت اسلامبول و کنار مملکت شامات و جزایر یونان و مصر و سایر صفحات اطراف آق‌دنکیز تردد میکنند و قراری در خصوص رفتن کشتیهای مزبور گذاشته و تنخواهی بجهة اخراجات آنها حاضر کرده بوده‌اند

رئیس دولت فرانسه به شهر نوپی‌تیرز بجهة افتتاح راه‌آهن از برای کالسکه بخار رفته بود که درین روزها تمام کرده‌اند و گفتگوئی که بخلق آنجا کرده این بوده است که وقتی که آبادی فرانسه و ذکاوت و زیرکی و کارکنی اهلش را ملاحظه میکنم افسوس میخورم که بعضی اوقات میان خودشان اغتشاش میکنند و ضرر بخودشان میزنند از نظم و خوش سلوکی اهل این دولت خصوص اهل این شهر نیرز امید کلی هست که خودشان نظم ولایت را دایم‌الوقات نگاه بدارند و مانع شرارت آنها که خیال خیانت و دیوانگی دارند باشند و بگذارند که کار اشرار پیش برود و چنین مملکتی که آبادترین جاهای روی زمین است