از قراریکه در روزنامهٔ کرمانشاهان نوشتهاند در ماه شوال گذشته پنج ساعت از شب گذشته آتش از نزدیکی علافخانه بدکاکین بازار افتاده و بیست و پنج باب دکان عطاری و خبازی و بقالی سوخته است و ابتدای آتش گرفتن درست معلوم نیست که از کجا بوده است میگویند که از قهوهخانهای آتش افتاده است
از ساوجبلاغ مکری نوشتهاند که بجهة دزدان اغتشاشی در راههای آنجا بوده است عالیجاه عباسقلی خان حاکم برادر خود را با سواره مأمور نظم آنوالیت و محافظت راهها نموده حال دزدی راهها بسبب سوارهٔ دزدبگیر و قراسوزان موقوف و امنیت در آنجاها حاصل است
خظر آقای سر خیل طایفهٔ سن را عالیجاه عباسقلی خان اطمینان داده و مشارالیه با دویست خانوار آمده در کورک محال مکری برعیتی مشغولند و همچنین پردی آقای سرخیل طایفهٔ سلیکیه که بسبب تعدی که سابقا بخود او و ایل او شده بود متفرق گردیده و هر خانواری بجائی رفته بودن حاکم او را اطمینان و خاطر جمعی داده است که هر چه از دورش و ایلش بردهاند گرفته رد نماید ا او هم به خاطر جمعی بسر خدمت و رعیتی خود آمده است و هم چنین پیر آقا نیز که از دولت علیه روگردان بود عالیجاه عباسقلیخان او را آورده و مطمئن نموده و او نیز التزام سپرده است که براستی و صداقت بدولت علیه خدمت نماید و حال بجهة خدمت او شهره راهها از دزدی امن شده است چنانچه در هر جا دزدی بشود پیر آقا نشان میدهد که دزد کیست و در کجاست و بدست میآورند
احوالات متفرقه
در یکی از روزنامههای فرانسه که لا پاطری مینامند نوشتهاند که شخصی از اهل اسپانیول چیزی ساخته است که آدم بآن مثل مرغ پرواز نماید و ادعا میکند که بقدر کبوتر و مرغهای دیگر میتوانم بپرم دو بال بزرگ مانند مرغ ساخته است و این دو بالرا را چرخی که بدست میگرداند حرکت میدهد دختر این شخص با این اسباب چند وقت پیش ازین در مدرد پایتخت اسپانیول قدری بهوا بفته بود حالا میخواهد به پاریس پایتخت فرانسه رفته در آنجا امتحان نماید و لکن هیچکس باور نمیکند که این شخص بتواند طوری بپرد که بکار بیاید و چنین میدانند که در سر این کار آخر گردنش خورد و شکسته خواهد شد و نوشتهاند که اگر هم بتواند بپرد معلوم نیست که نفعش بیشتر از ضررش باشد زیرا که دزدان نیز با این اسباب به بالای خانههای مردم خواهند آمد آنوقت گزمهها و مستحفظین در هوا باید عقب دزدان بپرند و مانند بازها که در هوا مرغها را میزنند آنها نیز دزدان را بزنند
اهل جزایر سندویچ ایلچی بنزد دولت ینکی دنیای شمالی فرستادهاند و دو تکلیف بآنها کردهاند یکی آنکه کل جزایر مزبور در زیر حمایت دولت ینکی شمالی شدند مانند سایر ولایات ینکی دنیا جمهوری باشند معلوم نیست که امنای دولت ینکی دنیا این مطالب را قبول بکنند یا نه اما اهل ینکی دنیا که در سمت مغرب آنولایت میباشند بسیار طالباند که جزایر مزبور داخل ولایت آنها باشد زیرا که گمان دارند که از تجارت آنجا منفعت زیاد ببرند و کشتیها که بجهة شکار ماهی بزرگ بآن دریاها میروند در آن جزایر لنگرگاه داشته باشند
از دولت ینکی دنیای شمالی یک کشتی جنگی که سرهنگ آن به رسم ایلچیگری مأمور است بجزیرهٔ جپان فرستادهاند که با پادشاه آنجا عهدنامهٔ تجارتی ببندند که هم تجارت بکنند و هم منزل و لنگرگاه داشته باشند که کشتیهای آنها که بحند و چین میروند در آنجا لنگر بیندازند و بجهة اظهار دوستی و محبت با اهل جپان کشتیبانهای جپانرا که در ولایت ینکی دنیا کشتی آنها غرق شده و خودشانرا اخلاص کردهاند همراه خود بردهاند که بولایت جپان برسانند