برگه:Rvznamh vghaye atfaghyh-shmarh hay 1 ta 35.pdf/۱۸۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
 

روزنامه فرنگستان و غیره می‌نویسند یا سیاح‌اند که تازه آمده‌اند و گذارش این دولت را درست نفهمیده‌اند و چیزهای بیمعنی مینویسند یا اشخاصی که بسبب عداوت باین دولت چیزهای بی‌اصل مینویسند که بالمرة بیپاست و اگر گذارشی هن اتفاق افتاده باشد از نوشتن آنها درست معلوم نمی‌شود درین صورت اگر روزنامه صحیح از این دولت علیه بآنجاها برود و رفع جعلیاتی که آنها مینویسند خواهد شد و البته بسیار لازم است هم از برای مباشرین روزنامه و هم بجهت آنها که اخبار از ولایات مینویسند آنچه صدق گذارش است بنویسند زیرا که اگر حقیقت حال درین روزنامه‌ها نوشته نشود البته اشخاصی پیدا میشوند که گذارش را بطور بد مینویسند که بیان واقع نیست و اگر آنچه حقیقت حال است درین روزنامه‌ها نوشته شود هم روزنامه در دول خارجه معتبر میشود و هم باعث اعتبار دولت خواهد بود

جناب جلالت‌مآب سامی افندی سفیر کبیر دولت علیه عثمانیه در روز شنبه گذشته از دارالسلطنه اصفهان دارد دارالخلافه طهران گردیدند

عالیجاه محمود خان نایب اول مقرب‌الخاقان اجودان باشی در روز یکشنبه گذشته برکاب نصرت انتساب همایون احضار گردیده و روانه شدند

در قورخانهٔ مبارکهٔ دارالخلافه در کارخانهٔ قداره‌سازی عالیجاه میرزا علی‌اکبر سرهنگ قورخانه کوزه جهة پختن فولاد جوهردار ساخته و دو کوره هم پخت کرده و پولادش بسیار خوب شده است که اهل خبره این کار از شمشیرسازان و غیره پسندیده‌اند و از همان پولاد شمشیر و قداره‌های خوب ساخته شده که یکی از آنها بجهة مقرب‌الخاقان اجودان باشی به اتمام رسیده و نهایت امتیاز را دارد و چند پارچه هم از قرص پولاد مزبور نگاهداشته‌اند که بنظر اولیای دولت قاهره برسانند و هم‌چنین چرخی هم در کارخانه علیحده ساخته شده که همهٔ قداره‌ها که تیغه و غلافشان بدست سوهانکاری می‌شد حالا دیگر احتیاج به سوهانکاری ندارند در همان چرخ تیغه و غلاف قداره‌ها پرداخت و صیقلی می‌شود در کمال جلا و خوبی و الحق این اسباب در این اوقات از اهتمام امنای دولت علیه بسیار بهتر و بیشتر ساخته میشود و صنعت‌کاران قابل خوب مشغول ساختن شمشیر و قداره و تفنگ و سایر اسباب نظام‌اند و خوب هم رسانده‌اند و امید هست که انشاءالله روز بروز بهتر و پسندیده‌تر ساخته شود که مورد تحسین اهل خبره باشد

در ماه مبارک رمضان از عیال محمد تقی خان بختیاری که در سنگلج در خانهٔ محمد باقر خان حلج می‌نشیند مبلغ سه هزار تومان وجه نقد سرقت شده و خود محمد باقر خان را با دو نفر زنش که در همانخانه بوده‌اند عیال محمد تقی خان و آدمهایش گرفته و سه شب محبوس داشته و انواع صدمه و اذیت رسانده‌اند کدخدا و کلانتر مطلع شده بجهة استخلاص آنها آدم فرستاده‌اند آنها را نیز زده و جواب گفته‌اند و نداده‌اند بالاخره یکی از زنهای مشارالیه آنها را غافل کرده و خود را از پشت بام خانه پائین انداخته مراتب را بعرض مقرب‌الخاقان اجودانباشی رسانده فرستاده‌اند و او را با زن دیگرش مستخلص کرده‌اند بعد که معلوم شده است تنخواه را زنی از خدمتکاران عیال محمد تقی خان دزدیده بوده است و بهمهٔ اهل آن خانه از کسان محمد تقی خان و محمد باقر خان بهر کدام قسمتی داده بوده که در نزد مالک تنخواه بروز نکند و محمد باقر خان که اینهمه صدمه کشیده است ازین مقدمه خبر نداشته است تنخواه مزبور آنچه موجود بوده بعینها استرداد شده و آنچه حیف و میل گردیده در کار وصول کردن است

نوذر نامی از گبرهای یزد خواب دیده بوده است که باید بدین اسلام