نزدیک مانند: «ﺍمامزﺍده دست خضر» و «برم دلک» و یک قلعهٔ دهاتی که سر رﺍه بود، مایحتاج زندگی محدود و باندﺍزهٔ کافی بهم نمیرسید.
برم دلک محل نسبتاً با صفائی بود و هوﺍی معتدل دﺍشت، از ﺍینرو در تابستان تفریحگاه ﺍهالی شیرﺍز بود. مردم با دم و دستگاه میرفتند و یکی دو شب در ﺁنجا بسر میبردند. دکتر وﺍرنر و همکارﺍنش نیز هر وقت دست ﺍز کار میکشیدند، بقصد گردش به برم دلک میرفتند و یا در تاﻻر وقت خود رﺍ ببازی شطرنج و خوﺍندن میگذرﺍنیدند.
ولی پس ﺍز کشف تابوت سیمویه ورق برگشت. مخصوصاً در زندگی دکتر وﺍرنر تغییر کلی رخ دﺍد. زیرﺍ کشف ﺍین تابوت علاوه بر ﺍینکه یکی ﺍز قطعات گرﺍنبهای ﺁرکئولوژی بشمار میرفت، سند مهمی دربردﺍشت که تمام وقت وﺍرنر رﺍ بخود مشغول کرد.
* * * * * * * * * * * * * * *
یکروز که فریمن با دستهای ﺍز کارگرﺍن در دﺍمنهٔ کوه مقابل مشغول کاوش بود علائمی کشف کرد و پس ﺍز کندوکو چندین تختهسنگ که با ساروج و گل محکم شده بود، باﻻخره به نقبی سر درﺁورد که در کوه زده بودند. با حضور دکتر وﺍرنر و گورست تابوت سنگی بزرگی در میان سردﺍبه کشف کردند که بشکل مکعب مستطیل ﺍز سنگ یکپارچه ترﺍشیده شده بود.