برگه:Sandbaadnaameh.pdf/۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
–۷–

آراء فی الدیانات علی حسب ما رأی من صلاح الوقت و ما یحمله من التکلیف أهل العصر و خرج من مذهب من سلف، و کان فی مملکته و عمره سند باذ و له کتاب الوزراء السبعة و المعلم و الغلام و امرأة الملک، و هذا هو الکتاب المترجم بکتاب السند باذ».

ابن ابی‌یعقوب الندیم در کتاب الفهرست، که در سنهٔ ۳۷۷ تألیف کرده است، ضمن اخبار المسامرین و المخرّفین و اسماء الکتب المصنفة فی الأسمار والخرافات، میگوید: «فاما کتاب کلیلة و دمنة فقد اختلف فی امره فقیل عملته الهند و خبر ذلک فی صدر الکتاب ، و قیل عملته الفرس و نحلته الهند، و قال قوم ان الذی عمله بزرجمهر الحکیم اجزاء؛ کتاب سندباذ الحکیم و هو نسختان کبیرة و صغیرة و الخلف فیه مثل الخلف فی کلیلة و دمنة، والغائب والاقرب الی الحق ان یکون الهند صنفته.»

حکیم ابوبکر ازرقی هروی، در حسبحال خود گوید:

  یک نیمهٔ عمر خویش به بیهودگی بباد دادیم و ساعتی نشدیم از زمانه شاد  
  از گشت آسمانی و تقدیر ایزدی بر کس چنان نباشد و بر کس چنین مباد  
  با روزگار کینه کش از مرد دانش است یا قسم من ز دانش من کمتر اوفتاد  
  وین طرفه‌تر که من قدری وام کرده‌ام از مردکی بخیل و سبکسار و بد نژاد  
  زان پیشتر که چشم گشایم ز خواب خوش در خانه گیردم بتقاضاء بامداد  
  چون کوه بیستون بنشیند بپیش من بر جای خواب تکیه زند همچو کیقباد  
  ناشسته روی تیره نشینم بپیش وی پر خشم ازو چو کودک بدفهم از اوستاد  
  گوید هر آنچه خواهد و من در سزای او دارم بسی جواب و نیارم جواب داد  
  هرچند مبغض است و بخیلست و ناکس است حقست و داد ازوست گریزان منم ز داد  
  از کیسهٔ دروغ نهم پیش او بسی گفتار شاهنامه و امثال سندباد  
  چندان دروغ و راست فراگویمش بسر تا چون کدو شود سر آن قلتبان ز باد  

شیخ سعدی، مشرف‌الدین مصلح بن عبدالله شیرازی، در سعدینامه (بوستان) گفته است:

  چه خوب آمد این نکته از سندباد که: عشق آتشست، ای پسر پند باد  

امیرالشعراء رضاقلی هدایت تبرستانی، در فرهنگ انجمن‌آرای ناصری، مینویسد: «سندباد، بفتح اول، نام پسر گشتاسپ بوده، وی طالب حکمت و دانش گردیده تا بمقام دانائی و فرزانگی رسیده، کتابی در حکمت و پند و عقلیات بنام خود تألیف کرده...»

خواه اصل سندبادنامه تألیف دانشمندان باستان ایران باشد و یا از حکماء پیشین هندوستان، نسخهٔ پهلوی آن تا روزگار دولت سامانیان (سدهٔ چهارم) در دست بوده است.