برگه:Sfrnamh-astrabad-va-mazndaran-va-gylan.pdf/۲۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۸
سفرنامهٔ استرآباد و مازندران و ...
 

[راه قشلاق به ارادان]

از بابت راه از قشلاق به ارادان که دو فرسخ است، بیست و یک جا از آب رودخانه‌ها که از فیروزکوه و قزان‌چای[۱] می‌آید داخل خوار می‌شود، رد شده قلعهٔ ارادان است.

[بلوک ارادان]

و بزرگ آنجا مرتضی قلی بیگ با برادر کوچکش آقا میرزا علی اکبر است که شش نفر پسر دارد:میرزا آقا و آقا میرزا تقی، فتح اللّه، فضل اللّه، شکر اللّه[و]نصر اللّه. و ارادان مختصی خودشان می‌باشد.

غلهٔ بلوک ارادان یکهزار و پانصد خروار، نقدی ششصد و پنجاه تومان، شلتوک سیصد و ده خروار[و]صیفی هفتاد و پنج خروار. و این ارادان دو قلعه دارد. قلعهٔ وسطی در بالای تپه‌ای بلند است. و منزل اربابان در قلعه‌تپه می‌باشد. و دور این قلعه‌تپه همه خانه‌های رعایا است. و مسجد و تکیه و حمام و یخ‌چال و آب‌انبار بسیار بزرگ آب سرد و صاف و سبزی‌کاری هم دارد. و قلعهٔ دیگر دور[از]اینهاست و کسی نشان نمی‌دهد که در چه عهد ساخته شده‌است. از قراری که مذکور شد باید در عهد رستم و افراسیاب بنا شده باشد.

و از قلعه‌تپه که نگاه می‌کنی جمیع صحرا و سبزی‌کار[ی]نمایان است. بسیار جای باصفا و دلگشا است. یکصد و ده خانه‌وارند. خود ارادان یک بلوک است. سه قریه یکی پاده[۲] یکی کند[۳] [و]یکی ارادان. و همین قلعه

  1. در اصل: قزان‌چاه.
  2. بکسر دال.
  3. بفتح کاف و سکون نون و دال.