را برپا کردیم دوکها همیچرخند و ابریشم را کشیدهایم و در کار تابیدن است. ولی چون ما از آنجا بیرون آمدهایم ناگزیر قوت چرخیدن دوکها روی به سستی و آهستگی خواهد گذاشت و چون کسی نیست که قوتی به آنها برساند کمکم سستی آنها فزونتر شده سپس برگشته به آن سوی دیگر خواهد چرخید و بدینسان یکی پس از دیگری فروریخته تا آنجا که حتی یکی از آنها بر کارگاه نماند.
ابن مسکویه میگوید:
تو گویی این مثال وحی آسمانی بود که اندک خطابی نکرد و حال ابراهیم پس از بیرون آمدن ما۱ و پس از آن نظم و سامانی که برپا شده بود این شد که دیگران طمع در شهرهای او بسته کمکم و یکی پس از دیگری از دستش میگرفتند تا آنجا که خودش را نیز دستگیر نموده در یکی از آن دزها بند کردند چنانکه پس از این خواهیم آورد اگر خدای بخواهد۲.
از این شرحها نخست میزان درست مالیات آذربایگان به دست میآید. چه پر روشن است که ابن عمید یکی از بهترین وزیران و دبیران آن زمانها بوده و از کار مالیات و خراج همهگونه آگاهی داشته است و او چنان که میبینیم مالیات آنجا را نزدیک به پنجاه هزار هزار درهم (ده میلیون تومان امروز کمابیش) تخمین نموده پیش رکن الدوله عهدهدار میشود که تا آن میزان برداشت نماید. از اینجا معلوم است که نوشته ابن حوقل درباره میزان مالیات آذربایگان و اران و ارمنستان که پیش از این آوردهایم۳ جز اشتباه نیست۴.
اما درباره ابراهیم، از اینجا دو مطلب معلوم است: یکی آنکه چون او با ناز و تن
________________________________________
(۱) . از این عبارت برمیآید که ابن مسکویه نیز همراه ابن عمید به آذربایگان رفته بود ولی دیگر عبارتها خلاف این را میرساند.
(۲) . شگفت است که ابن اثیر نیز اینجا همین وعده را میدهد با آنکه در کتاب او نیز دیگر نامی از ابراهیم نیست.
(۳) . صفحه ۱۱۴ کتاب دیده شود.
(۴) . مالیات آذربایگان در دورههای دیرتر نیز بسیار بیشتر از نوشته ابن حوقل بلکه بسیار بیشتر از تخمین ابن عمید بوده است، از جمله در زمان سلجوقیان و اتابکان به نوشته مستوفی در نزهت القلوب دو هزار تومان مغولی یا نزدیک به سی میلیون تومان امروزی بوده. در زمان مغولان نیز تنها مالیات تبریز و دیههای پیرامون شهر بیش از سیزده میلیون تومان امروزی بوده است.
شهریاران گمنام جلد ۱