نتیجه به دست آوردهاند که سالار مرزبان را پسری نیز به نام «رواد» بوده که پدر همین ابو الهیجاء باشد و به همین اندازه اشتباه بسنده نکرده «شدادیان» را که چون «روادی» هم خوانده میشوند نیز گفتهاند که از پشت همین «رواد» خیالی بودهاند۱ با آنکه ابن مسکویه که همزمان سالار بوده چهار تن پسران سالار که جستان و ناصر و ابراهیم و کیخسرو باشند نام برده آشکار مینویسد که پسر دیگری نداشت. و آنگاه بنیادگذار شدادیان که محمد پسر شداد باشد همزمان سالار بوده. بااینحال چگونه توان گفت که آن خاندان از پشت سر سالار بودهاند۲! گذشته از اینها چنانکه در همین بخش تحقیق شده شدادیان «روادی کردی» بوده و ارتباطی با وهسودان و خاندانش که «روادی ازدی» اند نداشتهاند.
دانشمند فرانسهای ماکلیر که کتاب آسوغیک را به فرانسه ترجمه کرده او نیز این دو ابو الهیجاء را یکی دانسته و در تحقیقی که درباره او و خاندانش در حاشیه کتاب کرده دچار چندین اشتباه شگفت گردیده و خود حیرتآور است که دانشمندی را در یک موضوع این همه سهو و لغزش روی دهد. زیرا او ابو الهیجاء را نخست «خداوند خوی و سلماس» خوانده و نژاد او را «کردی» مینویسد و «دیلمستان» را نیز جایی در نزدیکی ارجیش مینگارد. با این همه سپس میگوید او نواده سالار بود و مقصود از این سالار محمد پسر مسافر (پدر مرزبان) را میداند!۳
همین نگارشهای ماکلیر و دیگران درباره سالاریان و وهسودان دلیل است بر اینکه نوشتههای برخی شرقشناسان غرب در ترازوی اعتبار و استواری همسنگ نگارشهای دولتشاه سمرقندی و مؤلف فرهنگ جهانگیری و مؤلف مجمع الفصحا میباشد. با این همه در انجمنهای علمی اروپا و آمریکا آخرین خبر و آگاهی درباره وهسودان و خاندانش همین نگارشهاست و در کتاب M.Zambaur 4 که جامعترین و بهترین تألیف است درباره خاندانها پادشاهی ایران بدانسان که گفتیم رواد را پسر سالار مرزبان، و ابو الهیجاء را پسر آن رواد، و مملان را پسر ابو الهیجاء، و وهسودان را
________________________________________
(۱) . مجله انجمن آسیای همایونی سال ۱۹۰۹ ص ۱۷۴-۱۷۶ دیده شود.
(۲) . زیرا معلوم است که محمد پسر رواد نبوده و ناچاریم بگوییم شداد پسر او بوده و این شدنی نیست که پسر نواده کس همزمان او باشد.
(۳) . ترجمه تاریخ آسوغیک، چاپ پاریس ص ۵۱-۵۳ دیده شود.
(4) . Manuel de ge?ne?alogie et de chronologie.
شهریاران گمنام جلد ۱