همان زمان اردشیر یا پیش از آن در همانجا نشیمن داشتهاند. از اینجاست که ما این طایفه را نخستین تازیکان میپنداریم که به ایران درآمدهاند۱.
گذشته از بنو العم طایفههای دیگری را نیز شاپور دوم در خوزستان و پارس و بحرین و کرمان نشیمن داده بود که به تفصیل خواهیم نگاشت.
جلوگیری ساسانیان از مهاجرت تازیکان
در زمان ساسانیان پادشاهی ایران رابطه بسیار با تازیکان و تازیکستان داشت. چه گذشته از آنکه گروه بسی انبوهی از تازیکان از تنوخیان و لخمیان و بنو العم و دیگران در خاک ایران (از عراق و خوزستان و فارس و کرمان و بحرین) میزیستند و رعیت ایران بودند حکمرانی تنوخیان در حیره که یکی از معروفترین حکمرانیهای تازیکان است و گذشته از حیره و آن نواحی بر بخش عمدهای از تازیکستان نیز فرمانروایی داشت خود گماشته و زیردست پادشاهی ایران بود. چنانکه حکمرانی غسانیان در سوریا گماشته و زیر دست روم (روم شرقی) بود. و آنگاه چون آن هنگام ایران و روم دو دولت نیرومند و دو حریف پرزور بودند که سررشته کارهای این بخش گیتی را در دست داشتند و شبه جزیره تازیکستان در سرحد خاک این دو دولت نهاده بود هردو دخالت در کارهای آنجا داشتند. چنانکه داستان لشکرکشی ابرهه سردار حبشی بر یمن و دست یافتن او بدانجا معروفست که چون رومیان پشتیبانی حبشیان را داشتند خسرو انوشیروان سپاه فرستاد ایشان را از آنجا بیرون راند و تا آخر پادشاهی ساسانیان یمن و آن نواحی به دست ایرانیان بود.
بااینحال شهریاران ساسانی همواره از مهاجرت تازیکان به خاک ایران ممانعت میکردند و جز از آنانکه از پیش مهاجرت نموده بودند یا برخی طایفهها که خود آن شهریاران در برخی گرمسیرها جای میدادند جلو دیگران را میگرفتند.
در این زمان تازیکان به ویژه عشیرههای بیاباننورد چندان با فراوانی و انبوهی روی به مهاجرت آورده و به سرحدهای ایران نزدیک شده بودند که اگر این جلوگیری نبود در اندک زمانی سراسر عراق و خوزستان و فارس و آن نواحی را فرا
________________________________________
(۱) . در کتاب «تازیکان در خوزستان» که هنوز چاپ نشده تحقیق مفصل و بسیار درباره بنو العم و آغاز درآمدنشان به ایران کردهایم. در اینجا به اختصار بسنده کردیم.
شهریاران گمنام جلد ۱