که ما کردهایم در خاک «قرجه داغ» کنونی در شمال و بالاسر شهر اهر یا اندکی مایل به شرق نهاده بوده است. از اینرو باید گفت که خاک قرجهداغ نیز به دست رواد بوده.
چنانکه اهر و ورزقان را در دست جانشینان او خواهیم دید.
رواد را تا آنجا که ما دانستهایم سه پسر بود: وجناء، محمد، یحیی که داستان هر سه را خواهیم نگاشت۱.
۲ - وجناء پسر رواد
از او نیز خبر اندکی در دست است. طبری درباره بعیث پسر حلبس خداوند مرند مینویسد یکی از سالوکان۲ این وجناء بود. از اینجا پیداست که این وجناء با سرکشی و خودسری میزیسته است چنانکه بیشتر سران آذربایگان در این زمانها همین حال را داشتند. هم طبری درباره محمد پسر بعیث مذکور مینگارد او دز شاهی را که در میان دریاچه ارومی است از وجناء گرفته بود۳. از گفته بلاذری نیز آوردیم که وجناء و برادرانش در تبریز بنیادهایی نهادند و او آن شهر را با بارو استوار ساخت تا مردم بدانجا فرودآمدند۴. همو در جای دیگر درباره مراغه مینویسد:
________________________________________
(۱) . در کتاب فهرست ابن الندیم