برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۴۸

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

سران آن سرزمین پیش او آمدند۱.

طبری نیز در داستان یاغیگری محمد بن بعیث و شرح دزهای او نام محمد پسر رواد را برده می‌گوید روستای دهخوارقان «اخرقان» نیز او را بود۲.

همو در سال ۲۱۲ می‌نویسد مأمون محمد بن حمید طوسی را از راه موصل برای پیکار بابک فرستاد و او علی بن مر و دیگر همگنان او را که به آذربایگان چیره گشته بودند دستگیر ساخته پیش مأمون فرستاد. چنان‌که از گفته یعقوبی آوردیم یکی از همگنان علی بن مر، محمد پسر رواد بود و از اینجا می‌توان گفت که محمد بن حمید او را نیز دستگیر ساخته و به بغداد فرستاده است. ولی او و علی بن مر بار دیگر به آذربایگان آمده و سالها پس از آن هرکدام در جای خود حکمرانی داشته‌اند. چه ابن خردادبه که کتاب خود را در سال ۲۳۰ تا ۲۳۴ تألیف نموده در شمردن شهرهای آذربایگان باز تبریز را از آن محمد بن پسر رواد، و مرند را از آن محمد پسر بعیث و موغان را از آن شکله نامی، و جابروان و نریز را از آن علی بن مر می‌نگارد۳.

۴ - یحیی پسر رواد

از او پیش از این خبری نیست که یعقوبی در داستان یاغیگری پسر بعیث و دستگیری او به دست حمدویه بن علی در سال ۲۳۵ که به بغدادش برد می‌نگارد:

«یحیی پسر رواد را نیز بیاورد۴.» از اینجا می‌توان پنداشت که او پس از برادرش محمد حکمرانی و بزرگی داشته وگرنه چرا بایستی حمدویه دستگیرش ساخته به بغداد ببرد.

در اینجا سخن ما از پیشینیان روادیان به پایان می‌رسد و از این پس تا یک قرن و بیشتر، از آن خاندان آگاهی نیست تا آن هنگام که در نیمه‌های قرن چهارم هجری

________________________________________

(۱) . ص ۵۶۴.

(۲) . تاریخ طبری، چاپ مصر، جلد یازدهم، ص ۳۲ - حادثه یاغیگری پسر بعیث در سال ۲۳۴ بوده و طبری این شرح را درباره پسر رواد در حوادث آن سال می‌نگارد ولی یقین نیست که محمد پسر رواد تا آن سال زنده بوده. زیرا چنان‌که خواهیم نگاشت گویا در آن هنگام برادر او یحیی حکمرانی داشته است.

(۳) . المسالک و الممالک ابن خردادبه، چاپ لیدن، ص ۱۱۹.

(۴) . تاریخ یعقوبی، چاپ بریل، جلد دوم، ص ۵۹۴.

شهریاران گمنام جلد ۱