برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۶۰

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

چون برسید یک تنه با ایشان جنگ کرده پسر خداوند خوی را با شمشیر دوپاره ساخت و همراهان او را نیز بکشت و آن بچگان را آزاد ساخته با خویشتن به دیه باز آورد. خداوند خوی کسی پیش ابو الهیجاء ساخت و همراهان او را نیز بکشت و آن بچگان را آزاد ساخته با خویشتن به دیه‌باز آورد. خداوند خوی کسی پیش ابو الهیجاء فرستاده از او درخواست که به خونخواهی پسر وی برخیزد و وعده داد که به پاداش این کار شهر خوی را بدو واگذارد. ابو الهیجاء خواهش او را پذیرفته با سپاه انبوهی روانه واسپورگان گردید. و چون بدانجا رسید شبانه سپاه خود را سه بخش کرد که بامدادان بخشی از راست و بخشی از چپ و خویشتن با بخشی از میانه هجوم آورده سراسر آن سرزمین را فراگیرند که کسی از ترسایان جان بدر نبرد و بدین آراستگی شب را خوابیدند. ولی چون بامداد شد ابو الهیجاء را در چادر خود مرده یافتند و آن مقصود او انجام نایافته ماند۱.

گویا ابو الهیجاء زندگی دراز کرده و هنگام مرگ بسیار سالخورده بوده چه از سال ۳۴۴ ما او را فرمانروا شناخته‌ایم و تا آنجا که معلوم است سی و شش سال مدت فرمانروایی او بوده است.

مملان پسر ابو الهیجاء

آسوغیک می‌نویسد به جای پدر پادشاهی یافت و دو بار جنگ او را با ارمنیان می‌نگارد. ولی ما نخست باید تحقیقی در پیرامون نام او را بکنیم. چه درباره این نام همه مؤلفان اشتباه دارند. در فرهنگ جهانگیری آن را با «با اول مکسور و ثانی زده» ضبط کرده در فرهنگ ناصری می‌گوید به کسر هردو میم است. این نوشته‌ها که معلوم نیست از روی کدام سندی است۲ مایه اشتباه بسیاری از شرق‌شناسان دانشمند اروپا - از انوشه روان یوستی و دیگران - گردیده که این نام در کتاب‌های

________________________________________

(۱) . تاریخ آسوغیک، چاپ شاه نظریان، ص ۱۸۶ و ۱۸۷.

(۲) . مؤلف فرهنگ جهانگیری چنانکه خودش می‌گوید فرهنگی از قطران زیردست داشته. با این همه نتوان گمان کرد که ضبط نام مملان را از آنجا برداشته است، چه این نام و مانندهای آن از وهسودان و جستان که امروز برای ما حال لغز و چیستان پیدا کرده‌اند در زمان قطران از نامهای معروف بوده‌اند و مملان مثلا نام یکی دو تن تنها نبوده. بااین‌حال پرروشن است که ضبط آنها در فرهنگ جهتی نداشته است.

شهریاران گمنام جلد ۱