برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۶۸

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

پس از این فیروزیها ابو دلف در دوین و آن نواحی نیرومندانه حکم می‌راند تا در سال ۳۷۷ امیر ابو الهیجاء روادی لشکر بر سر او برده دوین و ارمنستان را از دست او بگرفت و گولتن را نیز تاراج نمود. چنان‌که این داستان را به شرح نگاشته‌ایم ولی سال دیگر که ابو الهیجاء در لشکرکشی به واسپورگان شبانه در چادر خود بمرد - چنان‌که این داستان نیز بنگاشتیم - ابو دلف بار دیگر به دوین و آن نواحی دست یافت۱. و به میانجیگری خاچیق کاتولیکوس با سنباد پادشاه ارمنستان پیمان دوستی و همدستی بست. ولی از گفته‌های آسوغیک پیداست که ابو الهیجاء نواده سالار هنوز سالها زنده بوده و با ابو دلف کشاکش و پیکار داشته است. چه او در نکوهش سنباد می‌نگارد که پیمان خود را با ابو دلف بشکسته اگر دشمنی و نافرمانی برادرش غاغیق نبود می‌خواست سپاه ارمنستان را به یاری سالار (ابو الهیجاء نوه سالار) فرستاده بار دیگر او را به پادشاهی دوین برساند. با آنکه خدا پادشاهی او را نخواسته بود.

از این پس از ابو دلف و خاندانش خبری نیست تا آن هنگام که ابو دلف نوه او حکمران نخچوان شناخته می‌شود چنان‌که خواهیم نگاشت.

۲ - ابو منصور وهسودان پسر مملان

گویا پس از پدر خود مملان پادشاهی یافته است. ولی گفتیم که سال مرگ مملان دانسته نیست. در کتاب‌ها نخستین بار که نام وهسودان برده می‌شود در سال ۴۲۰ است که ابن اثیر او را پادشاه آذربایگان می‌خواند. ولی چنان‌که ما در شرح درآمدن غزان به آذربایگان تحقیق خواهیم کرد گویا وهسودان در سال ۴۱۰ پادشاهی داشته و از اینجا معلوم است مرگ مملان پیش از آن تاریخ بوده است.

این وهسودان معروفترین پادشاه روادیان است. چه گذشته از آنکه در کتاب‌های عربی و پارسی یاد او بسیار کرده‌اند و چندین حادثه مهم در زمان او در آذربایگان روی داده شاعری همچون قطران ثناگوی او بوده و تا آنجا که ما آگاهی داریم شصت قصیده و قطعه بیشتر درباره او و پسرانش سروده است.

________________________________________

- وسطان را فدیه گرفته و نچاپیده.

(۱) . تاریخ آسوغیک، چاپ شاه نظریان، ص ۲۴۶.

شهریاران گمنام جلد ۱