درآمدن غزان عراقی به ایران
یکی از حادثههای مهم زمان امیر وهسودان آمدن غزان یا ترکمانان اسرائیلی به ایران است که دستههایی از ایشان هم به آذربایگان آمدند. این حادثه نهتنها از نظر تاریخ آذربایگان بلکه از نظر تاریخ همگی ایران نیز بسیار مهم است. چه مهمترین دورۀ مهاجرت ترکان به ایران که با آمدن سلجوقیان آغاز میشود این طایفه پیش آهنگان ایشان بودند و سی سال کمابیش پیش از آنکه طغرل بیک و برادرانش از جیحون بگذرند اینان در ایران پراکنده و تا آنجا که ما میدانیم نخستین طایفه ترکان بودند که بدین سوی خراسان درآمدند. پیش از ایشان اگر ایلهایی از ترکان در ایران بودهاند در آن سوی جیحون و در خراسان و خوارزم بودهاند.
این طایفه نیز از غزان یا ترکمانان سلجوقی بودند. ولی چون هنگامی که در ری و آن نواحی بودند «عراقی» خوانده میشدند و ابن اثیر ایشان را بدین نام خوانده ما نیز در اینجا به همان نام خواندیم تا از دیگر غزان سلجوقی که همراه طغرل بیک و برادرانش از جیحون گذشتند بازشناخته شوند.
ابن اثیر و دیگران مینویسند اینان مردم اسرائیل پسر سلجوق (عموی طغرل بیک) بودند که سلطان محمود اسرائیل را دستگیر ساخته اینان را هم از جیحون بگذرانید. ولی یقین نیست این نوشته درست باشد. همچنین ارتباط دو قضیه (دستگیر کردن اسرائیل و گذراندن این غزان از جیحون) و بودن هردو در یک زمان یقین نیست.
آوردن سلطان محمود این طایفه را از ماوراء النهر به خراسان بیگفتگو است و بیهقی نیز نوشته۱. لیکن در چگونگی این داستان و در تاریخ و سال آن نهتنها مورخان دور از آن زمان - از ابن اثیر و عماد کاتب و راوندی و مؤلف العراضه و دیگران آگاهی درستی نداشته و سخنهای گوناگون نااستوار راندهاند کردیزی نیز که همزمان سلطان محمود و پسرانش بوده در اینباره راه اشتباه پیموده است. چه به نوشته او در سال ۴۱۵ بود که محمود ابن غزان را بیاورد. باز در آن سال بود که اسرائیل پسر سلجوق را دستگیر ساخته به غزنین فرستاد۲. با آنکه یقین است که دستهای از این غزان پیش از
________________________________________
(۱) . تاریخ بیهقی، چاپ تهران، ص ۲۶۷.
(۲) . بخشی از زین الاخبار کردیزی، چاپ ایرانشهر، ص ۸۴-۸۵.
شهریاران گمنام جلد ۱