شده و به هرحال برگشت همگی به نسخهای است که از ورقهای آن در چندجا افتاده بوده و رونویسان ملتفت نشده با همان حال به رونویس پرداخته و مطلبهایی را که ارتباطی با هم نداشتهاند به هم پیوند کردهاند و بدینسان این نسخها انتشار یافته بیآنکه کسی ملتفت این عیب آنها بشود. کسی از شرقشناسان مذکور نیز این نقص نسخها را در نیافته بلکه مستر ریو به علت پی نبردن به این افتادهها در تحقیق خود درباره عبد الرحمن پسر علی یزدادی مؤلف کمال البلاغه دچار اشتباه شده و او را همعصر قابوس شمرده۱. همچنین پرفسور براون در ترجمه کتاب به انگلیسی هرگز ملتفت این نکته نبوده در جاهای سقط عبارتها را با همان حال نقل به انگلیسی نموده بیآنکه بداند که اینسو و آن سوی مطلب سازشی با هم ندارد.
در سال ۱۳۴۱ نگارنده مقالههایی به عنوان تواریخ طبرستان و یادداشتهای ما در جریده هفتگی نوبهار چاپ کرده از جمله این سقطهای تاریخ ابن اسفندیار را شرح داده و نوشته بودم که باید نسخه اصلی و درست این کتاب را از خانوادههای قدیم مازندرانی به دست آورد. قضا را در همان روزها سفری از تهران به زنجان کرده در آنجا دوست ارجمند دیرین خود آقای کیانی را که در عالم شعر و ادب از استادان است و پدران و نیاکانش از نور مازندران بودهاند دیدار نمودم و خوشبختانه معلوم شد که ایشان نهتنها نسخه اصل و درست کتاب ابن اسفندیار بلکه نسخه تاریخ رویان مولانا اولیاء اللّه آملی را نیز که تا آن روز نایاب و نابود شمرده میشد در کتابخانۀ خود در تهران دارند.
از پارسال که آقای کیانی به تهران بازآمدند به نام دوستی و خدمت به عالم تألیف اصل هردو نسخه را در دسترس من گذارده از اجازه هرگونه استفاده دادهاند که این مردانگی ایشان درخور همهگونه سپاسگزاری است. در این کتاب هم در همهجا مقصود از کتاب ابن اسفندیار و کتاب مولانا اولیاء اللّه همین نسخهاست.
نسخه کتاب ابن اسفندیار چند صفحه از آغاز خود کم دارد که باید از روی نسخههای معروف نویسنده کامل نمود. اما کتاب اولیاء اللّه از آغاز تا انجام درست است و افتاده ندارد. ولی هردو کتاب غلطهای فراوان دارد که اگر چاپ کردن بخواهیم باید تصحیح شود.
________________________________________
(۱) . برای تفصیل این اشتباه مستر ریو و اشتباههای فراوان بیشمار پرفسور براون مقالههای مذکور در نوبهار هفتگی سال ۱۳۴۱ دیده میشود.
شهریاران گمنام جلد ۱