برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۱۸۳

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

به ری نهاده آن شهر را بگشادند. ابو سهل حمدونی گماشته مسعود با دیگر خراسانیان در دز تبرک پناهیدند. غزان دز را مدتها در محاصره داشتند و سپاهی را که از گرگان به یاری ابو سهل رسیده بودند شکسته انبوهی را از ایشان بکشتند. سرانجام ابو سهل بگریخته و دیگران دستگیر شدند و غزان به دز دست یافتند.

ابن اثیر این جنگ و کشته شدن تاش را در سال ۴۲۷ می‌نگارد. ولی بیهقی در ذیقعده آن سال خبر زندگی تاش و آرامی ری را نگاشته خبر گریختن ابو سهل را در رجب سال ۴۲۹ نیز بدین عبارت می‌نویسد:

دیگر روز (مقصود دهم رجب است) نامه رسید از نیشابور که بو سهل حمدونی اینجا آمد که به ری نتوانست بود و چون تاش فراش کشته شد و چندان از اعیان بگرفتند و مدتی دراز به حصار شد و ترکمانان مستولی شدند.

از اینجا پیداست که آن جنگ در سال ۴۲۸ بوده و دامنه‌اش تا آغازهای سال ۴۲۹ کشیده است۱.

دومین دسته غزان در آذربایگان

گویا پس از گشادن دز تبرک و در آغازهای سال ۳۲۹ بود۲ که غزان در ری دو دسته شده دسته‌ای که شماره‌شان به نوشته ابن اثیر هزار و پانصد تن و پیشواشان قزل بود در آنجا مانده دسته دیگری که بسیار انبوه و پیشروانشان بوقا و کوکتاش و منصور و دانا و دیگران بودند روانه آذربایگان شده به امیر وهسودان بپیوستند.

وهسودان این دسته‌ها را نیز پذیرفته در آذربایگان نشیمن داد. چه گذشته از آنکه او می‌خواست به یاری این طایفه بر دشمنان چیرگی باید خود بیرون کردن ایشان از آذربایگان با آن انبوهی و چیرگی که داشتند این هنگام کار آسانی نبود.

به‌هرحال غزان هردسته‌ای در گوشه‌ای از آذربایگان جا گزیدند و چنانکه شیوه و خوی ایشان بود به ارمنستان و دیگر سرزمینهای نزدیک تاختن برده تاراج و کشتار می‌نمودند. در این هنگام باگارات پادشاه ابخاز و غاغیق پادشاه کاخت تفلیس را که

________________________________________

(۱) . برای این داستانها تاریخ ابن اثیر حوادث ۴۲۰ و ۴۳۲ و تاریخ بیهقی صفحه‌های ۲۶۷ و ۳۶۷ و ۳۷۹ و ۴۰۴ و ۴۰۷ و ۴۴۶ و ۵۰۶ و ۵۳۰ و ۵۴۵ دیده شود.

(۲) . نوشته‌های ابن اثیر چون درهم است می‌توان احتمال داد که این دسته‌ها پیش از آن تاریخ از ری جدا شده باشند.

شهریاران گمنام جلد ۱