سال ۴۳۵ که در آن سامانها درنگ داشتند پیاپی به ارمنستان تاخته غنیمت و اسیر میآوردند. ابن اثیر میگوید اسیر آنقدر فراوان آوردند که بهای کنیزک زیبا به پنج دینار رسید. کار گزند و آزار آن طایفه بدانجا رسید که جلال الدوله دیلمی که این هنگام امیر الامرای خلیفه در بغداد بود نامه به طغرلبک نگاشته گله ایشان را بنمود.
طغرلبک پاسخ فرستاد که بزودی برای رام کردن ایشان خواهد کوشید.
ولی در این میان قرواش که گفتیم از موصل گریخته بود به گرد آوردن سپاه میکوشید و در رمضان ۴۳۵ با لشکر بسیار انبوهی از تازیکان و کردان آهنگ غزان کرده در جنگ بسیار خونریزی که روی داد بر ایشان چیره گشته انبوهی را به سه تن از پیشوایانشان بکشت و گروهی که گریخته جان بهدر بردند تا نصیبین از دنبالشان تاخت و چون به موصل برگشت فتحنامهها به هرجا فرستاد و شاعران چکامهها در ستایش او سرودند.
اما غزان که جان از این جنگ بهدر بردند دیگر در دیار بکر و آن سامانها نایستاده آهنگ ارمنستان که در دست رومیان بود کرده از آنجا به آذربایگان که پناهگاه دیرینشان بود برگشتند۱. ولی دیگر از ایشان خبر و داستانی در دست نیست.
ابن اثیر میگوید امیر قرواش در فتحنامهای که برای ابو الهیجاء پسر ربیب الدوله خداوند ارومی میفرستاد نوشته بود که سه هزار تن از غزان را بکشتم. ابو الهیجاء در پاسخ گفت:
این بسیار شگفت است. چه این مردم آن هنگام که از خاک من گذر میکردند پلی بود که ناچار بایستی از روی آن بگذرند من کسی را در آنجا بگماشتم که آنان را بشمرد سی و اند هزار تن بودند. ولی چون پس از شکستن دوباره برگشتند به پنجهزار مرد نمیرسیدند. پس آن دیگران کشته شده یا به مرگ خود درگذشتهاند.
از این نوشته ابن اثیر چند مطلب توان فهمید. نخست شماره تخمینی این غزان عراقی به دست میآید. زیرا به گفته ابو الهیجاء شماره ایشان در هنگام سومین بار درآمدنشان به آذربایگان سی و اند هزار تن بوده. در این هنگام گویا همگی آن طایفه در آذربایگان بودند ولی میدانیم که پیش از آن گروهی از ایشان در ری در جنگ با تاش فراش و ابو سهل حمدونی نابود گشته و گروهی در آذربایگان و ارمنستان به
________________________________________
(۱) . حوادث سال ۴۲۰.
شهریاران گمنام جلد ۱