برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۱۴

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

چه بوده است:

ابن اثیر نام احمدیل بدین‌سان می‌نگارد: «احمدیل پسر ابراهیم پسر وهسودان روادی کردی۱» در آن زمانها ما «وهسودان روادی» جز از امیر منصور وهسودان پسر امیر مملان که در گفتار دوم نگاشتیم سراغ نداریم. از اینجاست که باید گفت احمدیل نواده امیر وهسودان بوده و این خاندان خود بازماندگان روادیان بوده‌اند که پس از دست یافتن سلجوقیان به آذربایگان از پادشاهی آذربایگان به «خداوندی مراغه» فرودآمده‌اند. ولی در اینجا دو اشکال در کار است: یکی آنکه وهسودان را تا آنجا که از شعرهای قطران برمی‌آید سه پسر بوده به نامهای مملان و منوچهر و عبد اللّه، و ابراهیم نام پسری از او سراغ نداریم. اشکال دیگر آنکه امیر ابو منصور وهسودان، «روادی تازی» بود نه «روادی کردی». از اشکال نخستین می‌توان پاسخ داد که شاید ابراهیم کهترین پسر وهسودان، و به جهت همین خردسالیش بوده که قطران شعری درباره او نسروده یا شاید سروده و از میان رفته است. درباره اشکال دوم نیز چون ابن اثیر و دیگران آگاهی درستی درباره این خاندان‌ها نداشته‌اند به ویژه ابن اثیر که دو خاندان روادی تازی و کردی را یکی می‌پنداشته است می‌توان گمان کرد که او یا دیگری کلمه «کردی» را در عبارت بالایی از روی اشتباه و به گمان اینکه همه روادیان کردی بودند از خود افزوده است. آنچه این مطلب را تأیید می‌نماید آنست که تا آنجا که ما آگاهی داریم روادیان کردی که تیره‌ای از هذبانیان بودند در ارمنستان و اران نشیمن داشتند و در آذربایگان سراغی از ایشان نداریم.

باری گمان بیشتر ما اینست که این احمدیلیان بازماندگان آن روادیان تازی بودند که در این بخش موضوع سخن ماست و از اینجاست که داستان اینان (احمدیلیان) را نیز در این بخش می‌نگاریم.

۱ - امیر حمدیل

چنان‌که گفتیم نخستین بار نام او در سال ۵۰۱ برده می‌شود. در این سال پیکار سختی میان سلطان محمد بن ملک شاه با صدقة بن دبیس امیر حله در کار و امیر احمدیل یکی از همراهان سلطان محمد بود. ابن اثیر می‌نویسد صدقه را اسبی بود

________________________________________

(۱) . ابن اثیر، حوادث سال ۵۱۰.

شهریاران گمنام جلد ۱