آرانیان و آرانشاهان
از آران آگاهی که در کتابها هست از قرن نخستین پیش از میلاد است که پومپی سردار روم لشکر به شرق کشیده بدانجا نیز گذشت۱. آران از همان زمان نشیمن و میهن مردمی بود که یونانیان و رومیان «آلبانیان» میخواندند و به پارسی هم «آرانیان» باید خواندشان۲.
آرانیان تیرهای از ایرانیان بودند و زبان جداگانه داشتند که شاخهای از زبانهای ایران بود۳ و همچون بسیاری از تیرههای دیگر ایران همواره فرمانروایی از خویش داشتند که «آرانشاهان» خوانده شده باجگزار و فرمانبردار شاهنشاهان ایران بودند گاهی هم سر به شورش و نافرمانی میآوردند. بهویژه پس از انتشار دین مسیح که آرانیان نیز آن دین پذیرفته و در کشاکشهایی که میان ارمنیان و گرجیان با لشکرهای ایران رخ میداد آنان هم به همکیشان خود میپیوستند.
تاریخ و سرگذشت آرانیان در کتابهای ارمنی دراز است۴. آنچه در اینجا باید نوشت در آخرهای ساسانیان در زمان خسرو پرویز مهران نامی که از خاندان پادشاهی و از خویشان خسرو بود و در کشتن هرمز پدر خسرو دست داشت از بیم خسرو از تیسفون درآمده آهنگ دربار پادشاه خزر کرد. ولی در آران نامهای از خسرو رسید که زینهارش داده و نوشته بود که هرکجا که نامه بدو رسد آن سرزمین را از آن خود ساخته نشیمن گیرد. مهران در آران نشیمن ساخته شهری در آنجا به نام «مهر آوان» بنیاد نهاد. به نوشته موسی قاغانقایدواچی سی هزار خانه از ایرانیان هم پیش
________________________________________
(۱) . کتاب پلو تارخ داستان پومپی سردار روم دیده شود.
(۲) . این دانسته نیست که بومیان نخستین آران که گفتیم «آر» یا «آل» نام داشتهاند همین مردم میباشند که در دوره تاریخ شناخته شدهاند یا مردم دیگری پیش از اینان. در صورت نخستین آرانی نامیدن این مردم درست نخواهد بود ولی چون مطلب یقین نیست و آنگاه نام «آرانی» معروف است ما نیز بدان نام میخوانیم.
(۳) . همان زبان است که در کتابهای عربی به نام «ارانی» معروف است و بیشتر با «آذری» که زبان آذربایگان بوده یکجا یاد میشود. اکنون نمونههایی از این زبان در گنجه و دیههای پیرامون باکو و برخی آبادیهای دیگر هنوز هست.
(۴) . برخی مؤلفان ارمنی کتابهای جداگانه در تاریخ آران نگاشتهاند و از بهترین آنهاست کتاب موسی قاغانقایدواچی و کتاب استفانوس اربلیان و هردو این کتابها چاپ شده و معروفست.
شهریاران گمنام جلد ۱