برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۴۷

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

کلان خاندان بنیاد حکمرانی نهاد هیچگونه خبری از ایشان نیست و نامشان در جایی برده نشده.

بنیاد فرمانروایی

درباره فرمانروایی شدادیان دو نگارش هست: منجم‌باشی محمد پسر شداد را بنیادگذار این فرمانروایی ستوده می‌گوید چون در سال ۳۳۷ هجری سالار مرزبان خداوند آذربایگان دستگیر و در دژ سمیرم بند گردید۱ بزرگان در آذربایگان و آران به خودسری پرداختند محمد پسر شداد هم در سال ۳۴۰ در آران فرمانروایی آغاز کرده به سراسر آنجا دست یافت۲.

ولی وارتان تاریخ‌نگار ارمنی مرزبان و لشکری و فضلون را که سه پسر همان محمد بودند بنیادگذار فرمانروایی ستوده می‌گوید همراه مادر خود که «مام» نام داشت از ایران پیش گریگور خداوند فاریسوس۳ آمده مادر را به نوا نزد گریگور گذارده دژ شمیرام را با برخی زمینها ازو بگرفتند و در آنجا با امیر گنجه دوستی و یگانگی آغاز کرده به حیله او را بکشتند و بر گنجه دست یافته بنیاد حکمرانی گذاردند۴.

از این دو نگارش سخن منجم‌باشی راست‌تر و درست‌تر است و نوشته وارتان به چندین جهت درخور اعتماد نیست: چه او مرزبان و برادرانش را می‌گوید همراه مادر خود از ایران به آران آمدند. با آنکه ما گفتیم نشیمن روادیان که اینان نیز از آنان بودند در ارمنستان بود. و آنگاه وارتان از محمد پدر مرزبان و برادرانش نام نمی‌برد با آنکه او اگر هم برخلاف نوشته منجم‌باشی حکمرانی نیافته باری مرد معروفی بوده.

گذشته از اینها با کینه و تعصب دینی آن زمانها این باور کردنی نیست که سه تن مسلمان مادر خود را به نوا به ترسایی بسپارند و نیز باور کردنی نیست که حکمرانی تنها به اعتماد نوا گرفتن پیر زالی دژ استواری را به سه بیگانه بازگذارد.

آنچه ما می‌پنداریم محمد پدر مرزبان و فضلون را «ممی» می‌خوانده‌اند. چنان‌که

________________________________________

(۱) . برای تفصیل این داستان بخش نخستین همین کتاب دیده شود.

(۲) . جلد دوم ترجمه ترکی کتاب منجم‌باشی، چاپ اسلامبول، ص ۵۰۷.

(۳) . فاریسوس را چنان‌که خواهیم نگاشت بخشی از آران است.

(۴) . تاریخ وارتان، به ارمنی، چاپ ونیس، ص ۱۰۰.

شهریاران گمنام جلد ۱