برگه:Shahriyarane Gomnam.pdf/۲۹۴

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

مسلمانان شمرده می‌شدند. رومیان (بوزنتیان) که از آغاز پیدایش اسلام بزرگترین دشمن آن دین و پیروانش بوده همواره بساط جنگ و خونریزی را گسترده داشتند این هنگام روی به ناتوانی آورده و پای در گلیم خود کشیده و نوبت خود را به گرجیان سپرده بودند.

از زمان مرگ ملکشاه که آخرین پادشاه توانای سلجوقی بود تا رسیدن سلطان جلال الدین خوارزمشاه به آذربایگان که صد و سی سال بیشتر است گرجیان در این سامانها بلای بزرگی بر مسلمانان بودند و کار تاخت و تاراج و کشتار آنان بدانجا رسید که بر آذربایگان نیز تاخته شهرها و آبادی‌های بسیاری را تاراج نمودند و در اردبیل کشتار فراوان کرده به کینۀ اینکه تازیکان در آغاز اسلام دسته‌ای از بزرگان ارمنستان را در نخجوان زنده سوزانده بودند اینان هم گروهی را در آتش انداخته سوزانیدند و هیچگونه نابکاری فرونگذارده در بازگشت هم در مسجد آدینه را که بس زیبا و گرانبها بود کنده با خویشتن بردند.

در آخرهای سلجوقیان و پس از ایشان که در آذربایگان و آران و ارمنستان فرمانروایان بسیار پدید آمده بودند هرچند سال یکبار همگی دست بهم داده سپاهی گرد آورده به جنگ گرجیان می‌شتافتند ولی بیشتر شکست یافته تلخکام برمی‌گشتند. تنها در زمان اتابک ایلدگز دو سه بار گرجیان را بشکستند و سپس سلطان جلال الدین خوارزمشاه دست آنان از شهرهای مسلمان کوتاه ساخت۱.

باری در سال ۵۵۶ که کشیشان آنی بر فضلون شوریدند وی شهر بگذاشته به دژ بکران در نزدیکی‌های سرماری پناهیده و از این پس خبری ازو نیست. اما کشیشان گریگور پادشاه گرجستان را خواسته شهر را بدو سپردند. گریگور تاراج فراوان کرده

________________________________________

(۱) . برای این داستان‌ها کتاب تاریخ ابن اثیر و تاریخ ابن القلانسی و تاریخ فارقی و تاریخ‌های ارمنیان دیده شود. داستان بردن در مسجد آدینه را در سرگذشت شیخ صدر الدین اردبیلی نگاشته‌اند که می‌گویند او آن را دوباره از تفلیس به اردبیل آورد و شعری در این‌باره هست: به عهد خسرو عادل جلال دین حسن که آسمان جلال است و آفتاب مبین بعون حق در مسجد بکند باز آورد پناه و ملجاء اسلام شیخ صدر الدین (سلسلة النسبت صفویه چاپ برلین، ص ۴۵ و ۴۴.

شهریاران گمنام جلد ۱