یکی از این خاندانها و نخستین آنها کنکریان بود که در تارم بنیاد فرمانروایی گذارده سپس به آذربایگان و اران و ارمنستان و زنجان و ابهر و سهرورد نیز دست یافتند و بیشتر دیلمستان نیز در تصرف ایشان بود.
دانشمندان شرقشناس اروپا و برخی مؤلفان شرق این خاندان را مسافری یا سالاری خواندهاند ولی نام اصلی ایشان کنکری بوده. چنانکه در نامه ابو علی حسن بن احمد که شرح آن را خواهیم نگاشت در دو جا تصریح بدین نام شده.
همچنین ابن مسکویه در تجارب الامم در دوجا پیلسوار پسر مالک را از این خاندان که ما داستان او را خواهیم نگاشت کنکری قید میکند۱.
بنیادگذار کنکریان معلوم نیست و نخستین کسی که از ایشان شناخته شده محمد پسر مسافر، و نخستین داستانی که از او در تاریخها قید شده کشتن علی پسر وهسودان است به شرحی که ما نیز نگاشتهایم، از مسافر پدر محمد بیش از این آگاهی نداریم که به نوشته مسعودی دختر او زن وهسودان (سیمین پادشاه جستانی) بوده و از اینرو باید گفت که در اواسط قرن سیام یعنی پنجاه شصت سال پیش از آنکه ما پسرش محمد را بشناسیم او در شمار مردان بزرگ و دارای داماد و نبیره بوده است. محمد را نیز گفتیم که خراسونه دختر جستان سوم را نیز به زنی داشت.
یاقوتنامهای را درباره دز شمیران (تختگاه کنکریان) از ابو علی حسین ابن احمد که به صاحب پسر عباد معروف نگاشته نقل میکند. در آن نامه از جمله مینویسد:
خاندان کنکر در میان دیلمان پایه و بنیاد استواری نداشتند تا این دز را تصرف نمودند و به دستیاری همین دز تارم را که جزو قزوین بود از آنجا جدا ساخته بربودند سپس بلندی همت خود را بدانجا رسانیدند که از جستان۲ وهسودان پادشاه دیلم
________________________________________
بویهیان که بر فارس و کرمان و خوزستان و عراق و موصل و ری و سپاهان و همدان فرمانروایی داشتند.
(۱) . تجارب الامم، حوادث سال ۳۲۶ و سال ۳۲۹ - ولی در نخستینجا چون گفتگو از لشکری گیلی معروف است که بر آذربایگان دست یافته بود در نسخههای چاپی کلمه «کنکری» نیز به اشتباه «لشکری» چاپ شده. در کتاب استخری نیز در چاپ لندن در حاشیه ص ۱۹۱ این کلمه به غلط «لنجری» چاپ شده.
(۲) . در نسخه چاپی معجم البلدان به جای جستان وهسودان «حسنات و حسوذان» چاپ شده ولی معلوم است که غلط است.
شهریاران گمنام جلد ۱